منم غریب دیار تو، ای غریب نواز
منم غریب دیار تو، ای غریب نواز
دمی به حال غریب دیار خود پرداز
بهر کمند که خواهی بگیر و بازم بند
به شرط آنکه ز کارم نظر نگیری باز
گرم چو خاک زمین خوار می کنی سهلست
چو خاک می کن و بر خاک سایه می انداز
درون سینه دلم چون کبوتران بتپد
چه آتشست که در جان من نهادی باز؟
هوای قد بلند تو میکند دل من
تو دست کوته من بین و آرزوی دراز!
بر آستین خیالت همی دهم بوسه
بر آستان وصالت مرا چو نیست جواز
هزار دیده به روی تو ناظرند و تو خود
نظر به روی کسی بر نمی کنی از ناز
اگر بسوزدت، ای دل، ز درد ناله مکن
دم از محبت او می زنی، بسوز و بساز
حدیث درد من، ای مدعی، نه امروزست
که کریمی ز ازل بود رند و شاهد باز...
#عاشقانه
#خاصترین
دمی به حال غریب دیار خود پرداز
بهر کمند که خواهی بگیر و بازم بند
به شرط آنکه ز کارم نظر نگیری باز
گرم چو خاک زمین خوار می کنی سهلست
چو خاک می کن و بر خاک سایه می انداز
درون سینه دلم چون کبوتران بتپد
چه آتشست که در جان من نهادی باز؟
هوای قد بلند تو میکند دل من
تو دست کوته من بین و آرزوی دراز!
بر آستین خیالت همی دهم بوسه
بر آستان وصالت مرا چو نیست جواز
هزار دیده به روی تو ناظرند و تو خود
نظر به روی کسی بر نمی کنی از ناز
اگر بسوزدت، ای دل، ز درد ناله مکن
دم از محبت او می زنی، بسوز و بساز
حدیث درد من، ای مدعی، نه امروزست
که کریمی ز ازل بود رند و شاهد باز...
#عاشقانه
#خاصترین
۲۲.۷k
۰۳ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.