تا میتوانستم دوستش داشتم

تا می‌توانستم دوستش داشتم..!
تمام تمرکزم را گذاشته بودم روی همین کار "دوست داشتنش"...
تا می‌توانست دوستم داشت!
هوایم را داشت!
نگران بود کسی از مو نازکتربه من بگوید
عجیب بود...! عجیب دوستم داشت!
اما نمیدانم یکدفعه چه اتفاقی افتاد
انگار نقصِ فنی پیدا کرده بود. انگار یک نفر دست کاریَش کرده بود.
درست مثل این هواپیماهایی که خیلی عجیب و مشکوک سقوط می‌کنند و اخرسر مشخص می‌شود دست کاری شده بوده‌اند.!
دست کاری کردند عشقش را...
دوست داشتنش را... سقوط کرد
من هم سقوط کردم!
اما من جز "دوست داشتنش" کاری بلد نبودم
من سقوط کردم تَه دره.
اما او چتر باز خوبی بود نجات پیدا کرد!
درست در بغل یک نفر
یک نفر که من نبودم...!
دیدگاه ها (۰)

‍ 🍁سلام 😊✋🍁صبح اولین پنجشنبه آبان ماهتون🍁بخیر و شادی☕🍁🍁امیدو...

یه جایی تو یه متنی خوندم:اگر کسی قدرتو نمیدونه پس بذار نبودن...

اگه دنیات اندازه یه نفرکوچیک بشهیا اون یه نفر اندازه خداواست...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

نام:وقتی پسر داییت بود بعد از ۱۵ سال دیدیشپارت:۱پدر آدم در م...

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط