گاهی حوصله ی خودم را هم ندارم

گاهی حوصله ی خودم را هم ندارم ...
خودم را بر می دارم می برم یک گوشه ی خلوت جا می گذارم ...
جایی که دستِ هیچ کس به من و بی حوصلگی هایم نرسد ...
جایی که ریشه ی تنهایی ام تا هسته ی زمینش برسد و خلوتِ یک نفره ام آنقدر عمیق شود که دیگر نگرانِ هبوط و بی سرانجامی نباشم ...
خسته ام ...
خسته از تلاش برایِ جا نماندن از قافله ای که خودشان هم نمی دانند از جانِ خودشان چه می خواهند ...♏
دیدگاه ها (۰)

هيچ روزی تکرار نمی‌شودهيچ شبی، دقيقاً مثل شب پيش نيستهيچ بوس...

‏متاسفانه باگ اصلیِ زندگی اونجاست که اتفاقای خوب دونه‌دونه م...

چقدر این حرف سیمین دانشور قشنگه که میگه :هر وقت و ساعت که ﻓﻬ...

💚در آستانه روز مادر یادی کنیم از مادرانی که بینمون نیستن ول...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط