بادبادک بازیگوش

🍒🌱تو بادبادک بازیگوشی بودی
که با دنباله ی عطرش
هر روز از خیابان نوجوانی‌ام می گذشت !
و من کودکی که می دوید
می دوید... می دوید... و نمی رسید 
کودکی که موهایش جو گندمی شدند،
اما هرگز نخواست بزرگ شود
چرا که بزرگ شدن، فراموش کردن تو بود !
من کودکی بودم که تمام عمر 
می دوید و دست تکان می داد،
برای بادبادکی ...
که با بادها می رقصید،
و او را نمی دید ... !🍒🌱

"یغما گلرویی"
دیدگاه ها (۲)

عکاسی من

عکاسی من

#عکس_نوشته

🌱🍒دلخوش به جمع کردن یک مشت “آرزو”این “شادی” حقیر همین است زن...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط