My vampire partner part : ۴۱

لیکا میتوانست در برابر خون آشام ها از او محافظت کند ولی چه کسی از اِما در برابر این لیکا محافظت خواهد کرد؟
ممکن است خاله هایش هرگز فرار نکنند...ولی اما در اینکار عالی بود
با خودش فکر میکرد که تا وقتی که به ماشین برسد هنوز هم فرصت دارد
وقتی از آسانسور بیرون رفت او را از لابی دید که جلوی ساختمان منتظر بود
چشمانش همین حالا هم روی اِما قفل شده بود
نفس آرامی کشید برای یکبار هم که شده از اینکه با رجین مشاجره کرده بود خوشحال بود...این همیشه باعث میشد از کوره در برود... گاهی به اندازه ای که باعث میشد مقتدرانه رفتار کند.
او کنار یک سدان مشکی...یک مرسدس سیاه ایستاده بود؟
یک ابرویش را بالا داد
باید مقدار زیادی برای اجاره اش برای رفتن به یک کشور دیگر از پول اِما هزینه کرده باشد
گرگینه ها نمیتوانند یک اس 6 پیدا کنند؟
بله او یک لیکا بود ولی دیدن او به این شکل باعث میشد بفهمد که هیچکس هرگز متوجه نمیشد که او ازگونه ی متفاوتیست.
وقتی به در ماشین تکیه داد و دستانش را روی سینه چعت کرد ظاهری کاملا انسانی داشت، فقط قد بلند تر قوی تر با یک کشش غیر قابل توضيح
هر چند که جیمین آرام بنظر میرسید چشمانش محتاط بود و چراغ های خیابان آنها را نشان میداد که نیتش درونشان واضح بود و ابدا از روی صورت اِما برداشته نمیشد
اِما تمایلش را برای نگاه کردن دوباره به جیمین که با چشمانش عملا در حال بلعیدنش بود سرکوب کرد
کل این وضعیت وحشتناک ارزشش را داشت که بتواند نگاهش را تحمل کند؟
فقط برای اینکه بتواند بفهمد داشتن مردی که جوری به شما نگاه میکند که انگار شما تنها زن جهان هستید چگونه است
تمام زندگی اش زیر سایه ی خاله هایش زندگی کرده بود که بطرز گیج کننده و حیرت انگیزی چیز های دوست داشتنی راجع به آنها نوشته شده بود
گرچه مادر اِما مرده بود ولی همچنان مجذوب داستان های در مورد زیبایی افسانه ای اش میشد
اِما لاغر مردنی رنگ پریده و.... نیش دار بود
با این حال مردی به جذابی جیمین نگاهی به اِما می‌انداخت که میتوانست او را آب کند
اگر جیمین او را نمیترساند و به او حمله نمیکرد...اگر میتوانست معشوقی ملایم باشد...مثل آن شب که سینه هایش را قاب گرفت و در گوشش زمزمه کرد که پوست نرمی دارد....باز هم این مرد را رها میکرد؟
چشمان اِما با چشمان لیکا ملاقات کرد
این مرد او را لمس کرده بود و باعث شده بود چیزهایی را حس کند که هرگز احساس نکرده ، چیزهایی که باعث میشد به دیگران حسادت کند
حتی قرار گرفتن صورتش مقابل سینه ی برهنه ی جیمین تجربه ی جدیدی بود که با هیچ چیزی معاوضه نمیکرد
با حس شجاعت قبل از اینکه نگاهش را روی صورتش بلغزاند، روی بدنش چرخید

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
دیدگاه ها (۱۳)

My vampire partner part : ۴۲

My vampire partner part : ۴۳

My vampire partner part : ۴۰

My vampire partner part : ۳۹

My Vampire Mate Season 2 part : ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط