گاهی وقتها یاد یک نفر

گاهی وقت‌ها یادِ یک نفر
در دلت مثل زخمی می‌شود
که مدام رویش نمک می‌ریزند
با هر بارانی
با هر بوی عطری
هر خاطره‌ای
هر حرفی، هر لبخندی
و هر کوچک‌ترین چیزی شبیه او…
ومی‌دانی بدترش کجاست؟
آنجا که آن یک نفر
حتی ذره‌ای به تو فکر نمی‌کند
اما تو یادش را
با خودت همه جا می‌بری
اما تو، زخم‌ات خوب شدنی نیست!
راستی
ما چرا مثل آدم‌های رفته‌‌ی‌مان
فراموشی نمی‌گیریم؟
دیدگاه ها (۶)

به مادرم بدهکارم. به مادرم، که ریشم سفید شده و هنوز رقصیدنش ...

و به سلامتی آن لحظه زیبا و عزیز که تصمیم میگیری دوباره اجازه...

یکی از غم‌انگیزترین حس‌های دنیا این است که :بفهمی تو با بقیه...

گفت ما که یادمون نمیره فقط ادا در میاریم که یادمون رفته فقط ...

چپتر ۱۰ _ سقوط سایهسال ها از روزی که باربارا دوباره به دنیا ...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط