نمیتونستم از رفتن منصرفش کنم

+ نمی‌تونستم از رفتن منصرفش کنم
- پس چی کار کردی؟
+ نشستم کنار دریچه، سیگارم رو روشن کردم و رفتنش رو دیدم...
- بعدش رفتی خونه؟
+ نه، یه پاکت سیگار کشیدم، گفتم شاید برگرده...
- بعدش چی؟ رفتی خونه؟
+ آره رفتم خونه و همه عکس هاش رو جمع کردم
- سوزوندی؟
+ نه، گذاشتم تو انبار...
- چرا نسوزوندی؟
+ دیوونه شدی؟ شاید برگرده...
دیدگاه ها (۹)

جاے بعضیا هیچوقت پُر نمیشه. براے بعضی‌ از ما یه جایِ خالے هس...

ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘــﺎ ﮔﺮ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩﭼﺸﻢ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻣﻲ ﺑﺎ ...

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی...

اما تو اصلا نمیتوانی ما مردها را خوب بشناسی.ما هیچوقت بلد نی...

تو دنیای موازی یه خونه‌ی ۳۸ متری توی هفت‌تیر تهران دارم که ت...

♡My goddess⁦♡part ۲۴زود خودمو جم و جور کردم که مادر هیوجین و...

پارت : ۳۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط