روانیِ تو
روانیِ تو
p: 3
«ا.ت»
رفتم داخل عمارت پس هیچجوره نمیتونم فرار کنم دلم نمیخواد اینجا باشم دلم میخواست پیش خانوادم باشم من فقط 17 سالمه گناهی نکردم که اینجوری شدم بغض گلوم و چنگ میزد و هر لحظه نزدیک بود گریه کنم
من خیلی بدبختم اشکام اجازه نمیداد درست ببینم رفتم تو اتاقی که بهم داده بودن
فقط بخاطر کنجکاوی خواستم ببینم صدای جیغ واسه چیه اما به این وضع افتادم شدم خدمتکار شخصی یه مافیا که هرکاری دلش خواست میتونه باهام بکنه
ساعت و نگاه کردم که از تایم غذا خوردنمون گذشته بود برام مهم نبود هرچند میدونستم اگر کسی واسه غذا خوردن نره پایین یا تنبیه میشه یا میمیره
رفتم داخل حموم و خودمو شستم
حداقل یکم سرحال تر شدم
خدمتکارا مهربون بودن اجوما و اجوشی رو مثل پدر مادر خودم میدونستم چون به اندازه ی اونا ازم دفاع میکردن
لباس پوشیدم و رفتم پیش خدمتکارا تا الان همه کاراشون و انجام دادن دیگه
برام سوال بود اسم این مرده چیه
از یکی از خدمتکارا پرسیدم
_: میگم اسم ارباب چیه؟
&: خب اسمش جئون جونگ کوکه اما نمیتونیم با اسم صداش کنیم هیچکس حق نداره با اسم صداش کنه بجز اجوما
_: اجوما ارباب و بزرگ کردع؟
&: یجورایی اره
_: شبیه مادر دومش میمونه پس
&: اوهوم
_: تاحالا لبخندش و دیدی؟
&: لبخند ارباب رو؟
_: اره از اجوما شنیدم که میگه زیباترین لبخند و داره
&: من همیشه اخمش و دیدم
_: هیچوقت نخندیده یعنی
&: نه حتما جلو دوستاش و اجوما مهربونه با ما بد اخلاقه
_: صد رحمت به بد اخلاق یچیزی فرا تر از اون
&:(خنده)
شرایط
لایک: ۳٠
جیمین: لایک کن رد نشو ما داریم اینجا زحمت میکشیم لایک کردی بگو بهت موچی بدم
p: 3
«ا.ت»
رفتم داخل عمارت پس هیچجوره نمیتونم فرار کنم دلم نمیخواد اینجا باشم دلم میخواست پیش خانوادم باشم من فقط 17 سالمه گناهی نکردم که اینجوری شدم بغض گلوم و چنگ میزد و هر لحظه نزدیک بود گریه کنم
من خیلی بدبختم اشکام اجازه نمیداد درست ببینم رفتم تو اتاقی که بهم داده بودن
فقط بخاطر کنجکاوی خواستم ببینم صدای جیغ واسه چیه اما به این وضع افتادم شدم خدمتکار شخصی یه مافیا که هرکاری دلش خواست میتونه باهام بکنه
ساعت و نگاه کردم که از تایم غذا خوردنمون گذشته بود برام مهم نبود هرچند میدونستم اگر کسی واسه غذا خوردن نره پایین یا تنبیه میشه یا میمیره
رفتم داخل حموم و خودمو شستم
حداقل یکم سرحال تر شدم
خدمتکارا مهربون بودن اجوما و اجوشی رو مثل پدر مادر خودم میدونستم چون به اندازه ی اونا ازم دفاع میکردن
لباس پوشیدم و رفتم پیش خدمتکارا تا الان همه کاراشون و انجام دادن دیگه
برام سوال بود اسم این مرده چیه
از یکی از خدمتکارا پرسیدم
_: میگم اسم ارباب چیه؟
&: خب اسمش جئون جونگ کوکه اما نمیتونیم با اسم صداش کنیم هیچکس حق نداره با اسم صداش کنه بجز اجوما
_: اجوما ارباب و بزرگ کردع؟
&: یجورایی اره
_: شبیه مادر دومش میمونه پس
&: اوهوم
_: تاحالا لبخندش و دیدی؟
&: لبخند ارباب رو؟
_: اره از اجوما شنیدم که میگه زیباترین لبخند و داره
&: من همیشه اخمش و دیدم
_: هیچوقت نخندیده یعنی
&: نه حتما جلو دوستاش و اجوما مهربونه با ما بد اخلاقه
_: صد رحمت به بد اخلاق یچیزی فرا تر از اون
&:(خنده)
شرایط
لایک: ۳٠
جیمین: لایک کن رد نشو ما داریم اینجا زحمت میکشیم لایک کردی بگو بهت موچی بدم
۶.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.