حرفای تهیونگو ببینین؛
حرفای تهیونگو ببینین؛
🐯 *: نمیتونم اون روز رو فراموش کنم!
"من به جونگکوک زنگ زدم و گفتم که هاوایی ام و دلم برات تنگ شده، بیا اینجا ببینمت" و اون هههه سوار هواپیما شد و فورا اومد هاوایی!
"بچه ها فقط منم که دارم عررررر میزنمممممم😭❤️"
🐯 *: نمیتونم اون روز رو فراموش کنم!
"من به جونگکوک زنگ زدم و گفتم که هاوایی ام و دلم برات تنگ شده، بیا اینجا ببینمت" و اون هههه سوار هواپیما شد و فورا اومد هاوایی!
"بچه ها فقط منم که دارم عررررر میزنمممممم😭❤️"
۳.۴k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.