س ه نابود خود را هرگز تصور نرده هرگز متوسل شدن به

«كسى كه نابودى خود را هرگز تصور نكرده، هرگز متوسل شدن به طناب، گلوله، سم يا دريا را پيش‌بينى ننموده، يک برده‌ى پست و يا يک كرمِ خزنده بر لاشه‌اى كيهانى‌ست. اين جهان مى‌تواند همه‌چيز را از ما بگیرد، مى‌تواند ما را از همه‌چيز باز دارد، اما هيچ‌چيز را ياراى آن نيست تا ما را از كشتن خويش منع كند. براى اين منظور، هر ابزارى به ما کمک می‌رساند، هر پرت‌گاهى ما را فرا مى‌خواند. اما دریغا كه تمام غرايز به مخالفت با ما بر می‌خيزند.»

امیل چوران ــ تاریخچه‌ی فروپاشی


ما روی قایقی شکسته در دلِ شبی بی‌پایان درحال راندن بر اقیانوسی طوفان‌زده هستیم؛ هرچه بیشتر به این چشم‌انداز کرانه‌ی دور و بر خویش خیره‌ شویم به یأس و ناامیدی عمیق‌تری دچار خواهیم شد. همچنان که نیزه‌ی اضطراب و اندوه هر لحظه بیشتر سینه‌ی هستیِ‌مان را می‌شکافد، و بـُراتر فرو می‌رود، زندگی ما لاجرم محکوم به شکست و جان‌کندنی تدریجی‌ست. تا آن که در آخر، غایتِ واپسین همه‌ی باشندگان، خزانِ هستی فرا رسیده همه را یکایک بر خاکِ زمین نشاند. اما این‌ها تازه روی خوش ماجراست و در صورتی است که در آن قرعه به نام‌مان نیک افتاده باشد و سرنوشت در سراسر عمر به بیماری‌ها و نگون‌بختی‌های بزرگ، که پایه‌ی همیشگیِ این زندگی است، دچارمان نکرده باشد؛ که آن صورت باید تنها چشم‌انتظار مرگ نشست، و چون آمد آن را به آغوش باز پذیرفت. چنان‌که مرگ زودهنگام بهترینِ همه‌ی تقدیرهایِ بشری است.
‌ ‌
محمد اسماعیلی
دیدگاه ها (۰)

چند روز بود که با ورق فال می‌گرفتم، نمی‌دانم چطور شد که به خ...

درد، صرفاً آدم‌ها را مچاله و رنجور نمی‌کند، تنهایی هم می‌آور...

درست بودنِ اتفاقات و جریان زندگی به‌ معنای این نیست که قرار ...

تقصیر مغزم است. مغز من حرف می‌زند. من همیشه فکر می‌کردم که د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط