چقدر سخته آدم یه دنیا حرف داشته باشه اما سکوت کنه

چقدر سخته آدم یه دنیا حرف داشته باشه اما سکوت کنه...
شما فکر کن کلی حرف توی مسیر تنفست رو گرفته و بالا نیومده...
هی فشار میاره از گلو خودشو پرت کنه بیرون اما تو با بغض فرو میبری...
نمیدونم کجایی یارجان!
حتی نمیدونم حالت خوبه یا نه؟
مگه چقدر میشه با یه عکس قدیمی صحبت کرد...
مگه یه عکس میتونه بهم از حال و روزت خبر بده...
نمیدونی چقدر دلتنگم یارجان!
شاید فکر میکنی فراموشت کردم...
شاید فکر میکنی با نبودنت کنار اومدم و برگشتم به زندگی عادی...
شایدم اصلا دیگه به من فکر نمیکنی...
اما من نه فراموشت کردم و نه با زندگی و دنیای بدون تو کنار اومدم...
مثل اینه به آدم بگن با نفس نکشیدنت کنار بیا...
نه یارجان!
من فقط ساکت شدم...
خیلی ساکت...
و انتقام همه حرفای فروخورده رو از در اتاقم میگیرم وقتی به روی همه میبندمش...
و من دلم میخواد بخندم... لبخند بزنم... اما غم نبودنت، غم بیخبری توی تمام لحظات زندگیم ریشه کرده...
چیکار کنم بدون تو؟
مگه راهی بجز پناه بردن به یاد حسین (ع) هست؟
تنها پناه همه دلتنگهای دنیا...
و من به رسم تمام پنجشنبه های این دوسال و اندی از جانب خودم و تو سلام میدم به اربابمون...
تنها حقی که از عشق دارم...
#السلام_علی_الحسین_و_علی_بن_الحسین_و_علی_اولاد_الحسین_و_علی_اصحاب_الحسین
دیدگاه ها (۸)

من معمولا شعرخوانی رشید کاکاوند را زیاد میبینم...دوست دارم آ...

میدونی چقدر دلم برات تنگ شده؟!میدونی چقدر این روزا بدون تو س...

دم به کله میکوبد وشقیقه اش دو شقه میشودبی آنکه بداندحلقه آتش...

گاهی "دوستت دارم"...

یه مدت می‌گذره از زمانی که تو رفتی و فکر کنم حالا می‌تونم بگ...

میگن عادت میکنی ب چی عادت میکنم ؟ب اینکه هیچی نمیتونه خوشحال...

زندگی ترسناکه( دل نوشته قسمت اول)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط