آموزش ساخت ظروف با پودر سنگ توسط یک بانوی تربت جامی
سلام؛
شبِ بیستوچهارم:
بیستونُهمِ شهریورماهِ هزاروچهارصدوسه:
سلام ماهیِ بابایی؛ سلام چشمعسلیِ بابایی؛ دیدی وقتی ماکارونی درست میکنند، و زیرش تهدیگِ سیبزمینی میزارن، چقدر خوشمزه میشه!؟ سلام تهدیگِ سیبزمینیِ زیرِ ماکارونیِ من؛ قربونت بشم چطوره حالِتون؟ آخ که اَندازهی یک جهان و یک کائِنات، اَز دستِ شما دِلخورم؛ لعنتیِ جذابِ موقشنگِ بابایی، خیلی نامردی! نه، حالا نامرد که نه؛ خیلی زیادهرَویه! غلط میکنه کسی به پسرِ من بگه نامرد؛ بهجاش اَز واژهی نفس اِستفاده میکنیم؛ خیلی نفسی! منم میگذرونم خداروشکر؛ یهچیزی بگم، شاید مُتوجّهِ حالِ خوبم بشی عزیزِ دلِ بابایی؛ اِمروزظهر خداروشکر خوابِتون رو دیدم عسلِ بابا؛ اِنشاءالله که خیر نصیبِ همهمون بشه بهاُمیدِخدا؛ یک خوابِ عجیبی بود! شما سمتِ راستم قرار گرفته بودین، و مکالمهمون اینجوری بود:
شما+: باباجون!
من-: جونمباباجونم؛
+آیامیدونیدکهمن،یَواشکیمُراقبِتونم!؟
-مراقبِمن!؟چرامراقب؟
ولیمنوشماکهباهمزندگیمیکنیم.
+منآدماییروکهدوستِشوندارم،
بایدخودمشخصاًاَزشونمراقبتکنم.
-🥹ممنونم...من؛[جای...اِسمتروگفتمتویخواب]
اِلهیمنقربونتبشمکهاینقدرمهربونی.
ولیپسرِباخدایمن،
یادبگیریمکسانیروکهدوستِشونداریم،
بسپاریمِشونبهخدا.
+[اینجاشرودقیقیادمنیست،ولی
شمابهخاطرِاینطرزِفکرماومدیجلوم
ومحکمبغلمکردی،وبهمگفتی]
ممنونمکهپدریمثلِشمارودارمخداروشکر.
-[منمبهحَدّیفشارمدادی،
یهدفعهاَزخواببلندشدملعنتی؛
اِیکاشخوابمطولانیتربود؛ولیتاهمینجاشهم،اَزخداجونممنونم.]
پسرِبابا، همیناَلان میخوام هم بلندشَم واسه خودم چایی بریزم، و هم دَههزارتومان صدقه بزارم کنار، تا این رویای من، بهلطفِخدا تعبیر به خیر بشه اِنشاءالله؛ برو عشقِ بابایی، اِمشبم خیلی پُرحرفی کردم برات! اِیکاش سطحِ اِرتباطاتِمون، نامهای نبود؛ لعنتی هنوز یکعالمه حرف توی دلم مونده! این زمانهای قدیم، طفلکیها چهجوری با نامه، حرفهای عاشقانه به همدیگه میزدند!؟ برو بابای خوبم؛ یاعلی و التماس دعا.
#قرآن #نهج_البلاغه #سید #شهید #یاعلی_مدد #یامحمد #پدر #پسر #پدرپسری #آرش #محمدحسین #ایران #تربت_جام
#god #iran #torbatjam #love #arash
@Arash_Ahmadzadeh
@Mohammad_Hosein_Molavi
@Zohour_313
سلام؛
شبِ بیستوچهارم:
بیستونُهمِ شهریورماهِ هزاروچهارصدوسه:
سلام ماهیِ بابایی؛ سلام چشمعسلیِ بابایی؛ دیدی وقتی ماکارونی درست میکنند، و زیرش تهدیگِ سیبزمینی میزارن، چقدر خوشمزه میشه!؟ سلام تهدیگِ سیبزمینیِ زیرِ ماکارونیِ من؛ قربونت بشم چطوره حالِتون؟ آخ که اَندازهی یک جهان و یک کائِنات، اَز دستِ شما دِلخورم؛ لعنتیِ جذابِ موقشنگِ بابایی، خیلی نامردی! نه، حالا نامرد که نه؛ خیلی زیادهرَویه! غلط میکنه کسی به پسرِ من بگه نامرد؛ بهجاش اَز واژهی نفس اِستفاده میکنیم؛ خیلی نفسی! منم میگذرونم خداروشکر؛ یهچیزی بگم، شاید مُتوجّهِ حالِ خوبم بشی عزیزِ دلِ بابایی؛ اِمروزظهر خداروشکر خوابِتون رو دیدم عسلِ بابا؛ اِنشاءالله که خیر نصیبِ همهمون بشه بهاُمیدِخدا؛ یک خوابِ عجیبی بود! شما سمتِ راستم قرار گرفته بودین، و مکالمهمون اینجوری بود:
شما+: باباجون!
من-: جونمباباجونم؛
+آیامیدونیدکهمن،یَواشکیمُراقبِتونم!؟
-مراقبِمن!؟چرامراقب؟
ولیمنوشماکهباهمزندگیمیکنیم.
+منآدماییروکهدوستِشوندارم،
بایدخودمشخصاًاَزشونمراقبتکنم.
-🥹ممنونم...من؛[جای...اِسمتروگفتمتویخواب]
اِلهیمنقربونتبشمکهاینقدرمهربونی.
ولیپسرِباخدایمن،
یادبگیریمکسانیروکهدوستِشونداریم،
بسپاریمِشونبهخدا.
+[اینجاشرودقیقیادمنیست،ولی
شمابهخاطرِاینطرزِفکرماومدیجلوم
ومحکمبغلمکردی،وبهمگفتی]
ممنونمکهپدریمثلِشمارودارمخداروشکر.
-[منمبهحَدّیفشارمدادی،
یهدفعهاَزخواببلندشدملعنتی؛
اِیکاشخوابمطولانیتربود؛ولیتاهمینجاشهم،اَزخداجونممنونم.]
پسرِبابا، همیناَلان میخوام هم بلندشَم واسه خودم چایی بریزم، و هم دَههزارتومان صدقه بزارم کنار، تا این رویای من، بهلطفِخدا تعبیر به خیر بشه اِنشاءالله؛ برو عشقِ بابایی، اِمشبم خیلی پُرحرفی کردم برات! اِیکاش سطحِ اِرتباطاتِمون، نامهای نبود؛ لعنتی هنوز یکعالمه حرف توی دلم مونده! این زمانهای قدیم، طفلکیها چهجوری با نامه، حرفهای عاشقانه به همدیگه میزدند!؟ برو بابای خوبم؛ یاعلی و التماس دعا.
#قرآن #نهج_البلاغه #سید #شهید #یاعلی_مدد #یامحمد #پدر #پسر #پدرپسری #آرش #محمدحسین #ایران #تربت_جام
#god #iran #torbatjam #love #arash
@Arash_Ahmadzadeh
@Mohammad_Hosein_Molavi
@Zohour_313
۱.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.