ظهر
ظهر
ات ویو
کار های خونه رو انجام دادم که دیدم تهیونگ داره زنگ میزه
ات:الو سلام تهیونگ
ته: دو تا کاغذ روی میز اتاق کارم هس اونا رو بده راننده بیاره شرکت
ات:راننده.....
ته:فرستادمش الان میرسه
تهیونگ تلفن رو قطع کرد
ات:باشه......نمیزاره ادم حرف بزنه فوری قطع میکنه اوف
ات کاغذ ها رو داد به راننده
خلاصه ساعت ۸ مهمونی بود
الان ساعت ۶ بود
رفتم حموم بعد کار های لازم رو انجام دادم ساعت ۷ حاضر بودم
دینگ دینگ ....دینگ دینگ
ات در رو باز میکنه و میبینه تهیونگه
ته: مگه مردی که در رو باز نمیکنی
ات:سلام
ته:میرم حموم بعد میریم
ات:باشه
خلاصه رفتن تولد دوست دختر کوک
ته بههه سلام خوبی
کوک:سلام چطوری
ات:سلام مرسی خوبیم شما چطورین
هایون :سلام
ته و ات: تولد مبارک هایون (کادو هاشونو دادن)
هایون : وایییی ممنون چه لزوکی داشت اخه شما خودتون کادویید..
ته:نه بابا این چه حرفیه
رفتن نشستن که یکی یکی اعضا با دوست دختراشون اومدن
بعد سلام و احوالپرسی..
همه : ۲۳ ، ۲۲ ، ۲۱، ۲۰ الی ۳ . ۲. ۱
دست زدن و هایون بعد ارزو کردن شمع رو فوت کرد
اعضا با هم و دخترا باهم داشتن حرف میزدن
«دوست دختر رو من با دد نشون میدم »
ددهوپی جیهو: بچه ها نظرتون چیه یه بازی انجام بدیم
هایون :بچه ها بیاید بازی
خلاصه همشون اومدن
دد جیمین میا بطری رو چرخوند
که بطری طرف جیمین و هایون افتاد
هایون: ج یا ح
جیمین :حقیقت
هایون : امممم یکی از اخلاق های بد میا رو میتونی بگی
جیمین: امممم وقتی قهره سین میکنه ولی جواب نمیده
دد جیمین میا: یااااا (خنده)
ته:خب بچرخون جیمین
جیمین بطری رو چرخوند که طرف ات و شوگا افتاد
شوگا:ح یا ج
ات:ج
شوگا :اممم پیامایی خودت و ته رو بخون
ته: نه یه چیز دیگه بگو
شوگا: هر چیزی قبوله
ات: ولی من پاک کردم پیامامونو
شوگا:خب با گوشی ته بخون
دد کوک هایون :بخون دیگه ات
ات:ب.باشه
.
لایک +کامنت= خوشحالی ادمین.
ات ویو
کار های خونه رو انجام دادم که دیدم تهیونگ داره زنگ میزه
ات:الو سلام تهیونگ
ته: دو تا کاغذ روی میز اتاق کارم هس اونا رو بده راننده بیاره شرکت
ات:راننده.....
ته:فرستادمش الان میرسه
تهیونگ تلفن رو قطع کرد
ات:باشه......نمیزاره ادم حرف بزنه فوری قطع میکنه اوف
ات کاغذ ها رو داد به راننده
خلاصه ساعت ۸ مهمونی بود
الان ساعت ۶ بود
رفتم حموم بعد کار های لازم رو انجام دادم ساعت ۷ حاضر بودم
دینگ دینگ ....دینگ دینگ
ات در رو باز میکنه و میبینه تهیونگه
ته: مگه مردی که در رو باز نمیکنی
ات:سلام
ته:میرم حموم بعد میریم
ات:باشه
خلاصه رفتن تولد دوست دختر کوک
ته بههه سلام خوبی
کوک:سلام چطوری
ات:سلام مرسی خوبیم شما چطورین
هایون :سلام
ته و ات: تولد مبارک هایون (کادو هاشونو دادن)
هایون : وایییی ممنون چه لزوکی داشت اخه شما خودتون کادویید..
ته:نه بابا این چه حرفیه
رفتن نشستن که یکی یکی اعضا با دوست دختراشون اومدن
بعد سلام و احوالپرسی..
همه : ۲۳ ، ۲۲ ، ۲۱، ۲۰ الی ۳ . ۲. ۱
دست زدن و هایون بعد ارزو کردن شمع رو فوت کرد
اعضا با هم و دخترا باهم داشتن حرف میزدن
«دوست دختر رو من با دد نشون میدم »
ددهوپی جیهو: بچه ها نظرتون چیه یه بازی انجام بدیم
هایون :بچه ها بیاید بازی
خلاصه همشون اومدن
دد جیمین میا بطری رو چرخوند
که بطری طرف جیمین و هایون افتاد
هایون: ج یا ح
جیمین :حقیقت
هایون : امممم یکی از اخلاق های بد میا رو میتونی بگی
جیمین: امممم وقتی قهره سین میکنه ولی جواب نمیده
دد جیمین میا: یااااا (خنده)
ته:خب بچرخون جیمین
جیمین بطری رو چرخوند که طرف ات و شوگا افتاد
شوگا:ح یا ج
ات:ج
شوگا :اممم پیامایی خودت و ته رو بخون
ته: نه یه چیز دیگه بگو
شوگا: هر چیزی قبوله
ات: ولی من پاک کردم پیامامونو
شوگا:خب با گوشی ته بخون
دد کوک هایون :بخون دیگه ات
ات:ب.باشه
.
لایک +کامنت= خوشحالی ادمین.
۱۲.۷k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.