به هیچ کس شبیه نیستی
به هیچ کس شبیه نیستی
تو امواجی درمیان دریا
تو شفافی در میان آینه
تو لبخندی در میان خنده هایم
تو شبیه غمی در میان گریه هایم
تو خود منی در میان آغوشم
تو ماهی، در میانه قلبم
تو خورشیدی در میانه چشمانم
تو گرما بخشی زندگی بی طلوع من بودی
گرمای دستانت به یاد خواهم سپرد...
۱۴۰۲/۶/۱
دلنوشته
تا ابدیت
درسکوت
درمیان آتشفشان چشمانش
درمیان فاصله ها
درمیان راه نرفته
درمیان حرف هایش
در میان مهربانی هایش
هرچه هست
دوست دارم...
تو امواجی درمیان دریا
تو شفافی در میان آینه
تو لبخندی در میان خنده هایم
تو شبیه غمی در میان گریه هایم
تو خود منی در میان آغوشم
تو ماهی، در میانه قلبم
تو خورشیدی در میانه چشمانم
تو گرما بخشی زندگی بی طلوع من بودی
گرمای دستانت به یاد خواهم سپرد...
۱۴۰۲/۶/۱
دلنوشته
تا ابدیت
درسکوت
درمیان آتشفشان چشمانش
درمیان فاصله ها
درمیان راه نرفته
درمیان حرف هایش
در میان مهربانی هایش
هرچه هست
دوست دارم...
۶.۲k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.