فیک جونگکوک:انتقام عشق
فیکجونگکوک:انتقام عشق
part³⁴
نامو روی دست دختر را میبوسد
که جونگکوک دستش را دور کمر چهمین میگذارد و دختر را به خودش نزدیک میکند
_ما دیگه میریم میشنیم
name and"جئون نمیای پیشمون؟"
_چرا تو برو من میام
name and"باش؛فقط زود بیا قراره به همونایی که بهت گفتم معروفیت کنم"
_باش
نامو از اونجا میره
دختر روی مبل اونجا میشینه و پسر صورتش را نزدیک دختر میکنه
_حواسم بهت هست
جئون اینو به دختر گفت و به سمت نامو و اطرافیانش رفت و دختر را آنجا تنها گذاشت
دختر احساس غریبی میکرد
تنها، روی مبل نشسته بود و آدمایی که کنارش نشسته بودن با دیگری حرف میزدن
دختر لیوان الکلی گرفت و از آن مینوشید
غرق در نوشیدن الکل بود که متوجه نشد که کسی کنار اون نشست
درحال نوشیدن الکل بود که دستی روی شون دختر نشست
نگاهش را از لیوان الکل گرفت و به فرد کنارش داد و با صورت تهیونگ روبهرو شد
تعجب کرد و در عین حال خوشحال
+تهیونگ؟(خوشحال،لبخند)
Taehyung"خیلی وقته که ندیدمت،چهمین"
+خیلی دلم میخواست دوباره ببینمت اونروز خیلی خوشگذشت
Taehyung"اره هرچی دنبالت گشتم نتونستم پیدات کنم تا اینکه الان اینجا دیدمت"
+دنبالم بودی؟(تعحب)
Taehyung"اره چرا تعجب میکنی؟"
+آخه تاحالا کسی دنبالم نبوده برای همین برام عجیبه
Taehyung"خوبه، حالا عادت میکنی"
+عادت میکنم؟
Taehyung"اره چون زیاد میوفتم دنبالت"
+نمیفهمم
Taehyung"بیخالش از یونسو چخبر"
+میخواد دوباره باهات مثل اونروز بازی کنه
Taehyung"بیا یه قرار بزاریم دوباره یونسو رو ببینم و باهات وقت بگذرونم"
+باشه، چرا که نه
تهیونگ و چهمین درحال کم زدن بود که نامو دستشو زد به جونگکوک
_چیه؟
name and"نمیدونستم زنت اینقدر با تهیونگ جور باشه"
_تهیونگ؟
name and"اره دارن باهم میگن میخندن"
_چی؟(اَخم)
جئون برمیگرده و به دختر نگاه میکنه
داره با دشمنش میگه میخنده
درسته دشمنش
تهیونگ دشمن جئونه
کیمتهیونگ و جئونجونگکوک از همدیگه متنفراَند و دشمن هماَند
وقتی دید زنش داره با دشمنش میگه میخنده، عصبی شد، عصبیتر از هر موقعیتی
دست تهیونگ دور کمر دختر بود
جئون وقتی این صحنه رو دید خون جلوی چشمامش رو دید
عصبی به سمت دختر و تهیونگ رفت
با مشت محکم روی میز جلوی آنها زد که شکست
تمام زوری که داشت را توی مشتش جمع کرده بود و روی میز خالی کرد
دست پسر داشت خون میآمد
دختر از جاش بلند شد
+جونگکوک چیشد؟(نگران)
_داری چه غلطی میکنی؟(عصبی)
+ها؟
جونگکوک روبه تهیونگ میکنه و وقتی چهرهای تهیونگ را دید عصبیتر شد و به سمت تهیونگ حمله کرد و یقهاَش رو گرفت
part³⁴
نامو روی دست دختر را میبوسد
که جونگکوک دستش را دور کمر چهمین میگذارد و دختر را به خودش نزدیک میکند
_ما دیگه میریم میشنیم
name and"جئون نمیای پیشمون؟"
_چرا تو برو من میام
name and"باش؛فقط زود بیا قراره به همونایی که بهت گفتم معروفیت کنم"
_باش
نامو از اونجا میره
دختر روی مبل اونجا میشینه و پسر صورتش را نزدیک دختر میکنه
_حواسم بهت هست
جئون اینو به دختر گفت و به سمت نامو و اطرافیانش رفت و دختر را آنجا تنها گذاشت
دختر احساس غریبی میکرد
تنها، روی مبل نشسته بود و آدمایی که کنارش نشسته بودن با دیگری حرف میزدن
دختر لیوان الکلی گرفت و از آن مینوشید
غرق در نوشیدن الکل بود که متوجه نشد که کسی کنار اون نشست
درحال نوشیدن الکل بود که دستی روی شون دختر نشست
نگاهش را از لیوان الکل گرفت و به فرد کنارش داد و با صورت تهیونگ روبهرو شد
تعجب کرد و در عین حال خوشحال
+تهیونگ؟(خوشحال،لبخند)
Taehyung"خیلی وقته که ندیدمت،چهمین"
+خیلی دلم میخواست دوباره ببینمت اونروز خیلی خوشگذشت
Taehyung"اره هرچی دنبالت گشتم نتونستم پیدات کنم تا اینکه الان اینجا دیدمت"
+دنبالم بودی؟(تعحب)
Taehyung"اره چرا تعجب میکنی؟"
+آخه تاحالا کسی دنبالم نبوده برای همین برام عجیبه
Taehyung"خوبه، حالا عادت میکنی"
+عادت میکنم؟
Taehyung"اره چون زیاد میوفتم دنبالت"
+نمیفهمم
Taehyung"بیخالش از یونسو چخبر"
+میخواد دوباره باهات مثل اونروز بازی کنه
Taehyung"بیا یه قرار بزاریم دوباره یونسو رو ببینم و باهات وقت بگذرونم"
+باشه، چرا که نه
تهیونگ و چهمین درحال کم زدن بود که نامو دستشو زد به جونگکوک
_چیه؟
name and"نمیدونستم زنت اینقدر با تهیونگ جور باشه"
_تهیونگ؟
name and"اره دارن باهم میگن میخندن"
_چی؟(اَخم)
جئون برمیگرده و به دختر نگاه میکنه
داره با دشمنش میگه میخنده
درسته دشمنش
تهیونگ دشمن جئونه
کیمتهیونگ و جئونجونگکوک از همدیگه متنفراَند و دشمن هماَند
وقتی دید زنش داره با دشمنش میگه میخنده، عصبی شد، عصبیتر از هر موقعیتی
دست تهیونگ دور کمر دختر بود
جئون وقتی این صحنه رو دید خون جلوی چشمامش رو دید
عصبی به سمت دختر و تهیونگ رفت
با مشت محکم روی میز جلوی آنها زد که شکست
تمام زوری که داشت را توی مشتش جمع کرده بود و روی میز خالی کرد
دست پسر داشت خون میآمد
دختر از جاش بلند شد
+جونگکوک چیشد؟(نگران)
_داری چه غلطی میکنی؟(عصبی)
+ها؟
جونگکوک روبه تهیونگ میکنه و وقتی چهرهای تهیونگ را دید عصبیتر شد و به سمت تهیونگ حمله کرد و یقهاَش رو گرفت
۱۰.۶k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.