درد دلم

✍️درد دلم💔
به گذشته که فکر میکنم، میبینم خیلی شبارو به سختی گذروندم و تا روشن شدنِ هوا خیره به سقفِ اتاق آهنگ گوش کردم؛ در واقع حتی یه کلمه از آهنگارو نشنیدم و سعی داشتم خودمو قانع کنم. دلم نمیخواست باور کنم از همه رفیقام نارو خوردم. دلم نمیخواست باور کنم هیچ عشقی تو قلبم نیست. حتی تنفری هم تو قلبم نبود. یعنی کلا حسی نبود و من نمیخواستم باور کنم تبدیل شدم به کسی که دیگه هیچی واسش مهم نیست. من انقدر بی احساس شده بودم که علاقه‌ ای به هم صحبت شدن با کسی نداشتم، انگار همه دنیا واسم بی معنی شده بود. ولی وقتی به خودم اومدم دیدم انگار دنیا داره بهم درس میده. یه درسِ بزرگ. دنیا بهم فهموند که خودمو بینِ آدمایی ‌که مطمئن نیستم واقعی‌ان یا دوروزه گم نکنم، به هر کسی اعتماد نکنم، آرامشمو به خاطر هر چیزی بهم نزنم، من خودمو تو غم غرق کرده بودم و هیچی واسم مهم نبود؛ ولی بلاخره فهمیدم که دنیا قشنگ تر از تصوراتمه و من نباید این قشنگیارو به خاطر چندتا آدمی که بهم از پشت خنجر زدن از دست بدم. من باور کردم به خودم قبولوندم که قوی تر از این حرفامو میتونم از پسش بربیام و دوباره زندگیمو قشنگ تر از قبل بسازم.
دیدگاه ها (۱)

✍️خودام😔آهای غریبه !!!!!.....مهمان دیار منم باشسرزمین عشق و ...

سکوتِ من هیچگاه نشانه ی رضایتم نبود ...من اگر راضی باشم با ش...

میدونید! سخت ترین درد دنیا ازخودای خوردن؟

اینو یاد بگیرید ڪہ تنهایے شرف دارہ بہ پریدن با هر آدمے ڪہ بہ...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

《مدرسه رویایی》

part3

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط