رمان عشق آبی پارت ۱۳
کاور رمان تغیر کرد
م:اولا خیلی بد نبود ولی وقتی اوج گرف من و کلویی جیغ می زدیم الیا و پسرا می خندیدن. هی نخندین
ا:ببخشید ولی هنوز اوج نگرفته
ک و م:چیییی؟؟نههه من می خام پیاده شم
وقتی اوج گرفتم
م:من خیلی ترسیده بودم و ادرین رو سفت بقل کردم
ا:وقتی اوج گرفت مرینت منو بقل کردم منم گفتم نترس چیزی نمی شه بعد در گوشش گفتم من اینجام
م:وقتی اونو گفت سرخ شدم اما بازم می ترسیدم پس از بقلش بیرون نیومدم
که شنیدم یکی داره گریه می کنه نگاه کردم دیدم کلوییه لوکا هم دست کلویی رو گرفته و الیا و نینو دارن می خندن
داد زدم هی شما دوتا نخندید
ا:ای گوشم کرشد
م:شرمنده
ال و ن:بعد از حرف ادرین خندمون شدید تر شد و بند نمی یومد
م:اولا خیلی بد نبود ولی وقتی اوج گرف من و کلویی جیغ می زدیم الیا و پسرا می خندیدن. هی نخندین
ا:ببخشید ولی هنوز اوج نگرفته
ک و م:چیییی؟؟نههه من می خام پیاده شم
وقتی اوج گرفتم
م:من خیلی ترسیده بودم و ادرین رو سفت بقل کردم
ا:وقتی اوج گرفت مرینت منو بقل کردم منم گفتم نترس چیزی نمی شه بعد در گوشش گفتم من اینجام
م:وقتی اونو گفت سرخ شدم اما بازم می ترسیدم پس از بقلش بیرون نیومدم
که شنیدم یکی داره گریه می کنه نگاه کردم دیدم کلوییه لوکا هم دست کلویی رو گرفته و الیا و نینو دارن می خندن
داد زدم هی شما دوتا نخندید
ا:ای گوشم کرشد
م:شرمنده
ال و ن:بعد از حرف ادرین خندمون شدید تر شد و بند نمی یومد
۱۳.۶k
۲۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.