دیشب با دوستای داداشم رفتیم پارک دم خونمون ابرو نذاشتن بر

دیشب با دوستای داداشم رفتیم پارک دم خونمون ابرو نذاشتن برای منو داداشم ولی باز خوشحالم یکی از دوستای داداشم برای دوتا عروسک از عروسک دستگاهی ها گرفت برام بعد پولم ندادیم نفر قبلی پول داده بازی نکرده ما ازش استفاده کردیم بعد اومدیم بیرون به خدا یه چیزی زده بودن داشتن به مجسمه میدادن، رفایم سرسره قطاری له شدیم و... بقیه کاراشون دیگه مطمئنم خودشونم مونده بودن دارن چیکار میکنن با اینکه ابرومون رفت بازم خوش گذشت😂
حیف که کراشم نبود😔 فکر کنم دو یا یه هفته دیگه میبینمش اگه خدا بخواد چون قرار گذاشتیم همو ببینیم🎉
فیلم: دفترچه خاطرات ما🏫📖💗