ای بی تو دل تنگم بازیچه ی توفانها

ای بی تو دل تنگم بازیچه ی توفانها
چشمان تب آلودم باریکه ی بارانها

مجنون بیابانها افسانه ی مهجوری است
لیلای من اینک من... مجنون خیابانها

آویخته دردم ، آمیخته ی مردم
تا گم شوم از خود گم ، در جمع پریشانها!

آرام نمی یارد ، گویی غم من دارد
آن باد که می زارد در تنگه ی دالانها

با این تپش جاری ، تمثیل من است آری
این بارش رگباری ، برشیشه ی دکانها

با زمزمه ای غم بار ، تکرار من است انگار
تنهایی فواره ، در خالی ِ میدانها

در بستر مسدودم با شعر غم آلودم
آشفته ترین رودم در جاری انسانها !

دریاب مرا ای دوست ای دست رهاننده
تا تخته برم بیرون از ورطه توفانها...
#حسین_منزوی
#رشید_کاکاوند
#به_وقت_دلتنگی 😢
دیدگاه ها (۴)

بغض ها عطر دارند

حرفهای من لابه لای #آه هاست...خیلی دلتنگم...و فکر میکنم یه ر...

احساس میکنم چیزی درونم مرده...چیزی مثل انسان بودن...احساس می...

فتح مبین من بودی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط