برایش نوشتم: مطمئنی میخواهی نباشی؟
برایش نوشتم: مطمئنی میخواهی نباشی؟
بعد از یک ساعت جواب داد، گفت: بله، حرف آخرم همین است...
نوشت : یه کم فکر کردم فهمیدم تو آدم من نیستی!
نوشتم:
خب چرا حالا یادت افتاده؟
چرا اینقدر عوض شدی؟
ما برای آینده مون کلی نقشه کشیده بودیم...
یه ایموجی خنده فرستاد و نوشت:
برو بابا حالا خوشحال بودم یه چیزی گفتم بهت!
گوشی توی دستم خشک شد و چند ثانیه نفسم گرفت...
فقط یک چیز توانستم برایش بنویسم:
لااقل پاییز نرو....!
بعد از یک ساعت جواب داد، گفت: بله، حرف آخرم همین است...
نوشت : یه کم فکر کردم فهمیدم تو آدم من نیستی!
نوشتم:
خب چرا حالا یادت افتاده؟
چرا اینقدر عوض شدی؟
ما برای آینده مون کلی نقشه کشیده بودیم...
یه ایموجی خنده فرستاد و نوشت:
برو بابا حالا خوشحال بودم یه چیزی گفتم بهت!
گوشی توی دستم خشک شد و چند ثانیه نفسم گرفت...
فقط یک چیز توانستم برایش بنویسم:
لااقل پاییز نرو....!
۲۹.۲k
۱۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.