سخت تر از اینکه دیگه نمیتونی کسی رو دوست داشته باشی اینه

سخت تر از اینکه دیگه نمیتونی کسی رو دوست داشته باشی اینه که مدام به خودت تلقین کنی قلبت هنوز زندست و مشتاقه به عاشقی؛
مدام در تلاشی،همیشه از چیزهایی که غمگینت میکنه یا تو رو به یاد عشق اشتباهت میندازه دوری میکنی اما یه آهنگ یا یه تیکه کلام چه میدونم هرچیزی ممکنه همه گذشته رو بهت یادآوری کنه؛
سخته که دیگه نخوای به گذشته برگردی و قبول کرده باشی تمام اونچه که گذشته اشتباه بوده اما از پس حالا هم نتونی بر بیای تا آینده قشنگی داشته باشی.
کاش میشد جسد چند نفری که بلد بودن آدمای ساده دیگه رو بازی بدن کالبد شکافی کرد؛
شاید یه چیز مشترک بین همه اونا پیدا میشد،چه میدونم شاید فقدان وجدان در وجود چنین آدمایی یه نشونه مشابه ایجاد میکرد که میشد بقیه همگونه هاشون رو شناخت.
شاید اینجوری میشد از جمعیت آدم هایی که بعدا قراره زنده زنده بمیرن کم کرد.
تعداد آدم هایی که از یه جایی به بعد مجبورن فقط ظاهرن خوب باشن به شدت رو به افزایشه...
دیدگاه ها (۲)

این بار من

مغز فندقی کوچولو

کسی می‌آید، کسی می‌آید کسی دیگر، کسی بهتر کسی که مثل هیچکس ن...

خاتون

اینکه چکار کنم رو نمیدونم ولی یه چیزو خوب میدونم اونم اینه ک...

بیب من برمیگردمپارت : 43( جنی) دوسال از فوت جونگکوک گذشته و ...

انسانیت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط