من مانند یک درختی بودم که این درخت با اطراف خودش خیلی اهم
من مانند یک درختی بودم که این درخت با اطراف خودش خیلی اهمیت میداد دوستشون داشت بهشون راحت اعتماد میکرد روشون یک چیز دیگه ای حساب میکرد اما یهو دید با تبر روش این افراد افتادن دارن قطعش میکنن پس اگر سرد شدم محل نمیزارم فرامشتون کردم حتما یک جای کارت لنگیده و گرنه من برای آدم های خوب جونم هم میدم
۱۳.۰k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.