حسی در من زنده شده است

حسی در من زنده شده است
نوری در من پدیدار گشته
می‌خواهم تمام مسیر زندگی را چنان پر شور بدوم بسان کودکی که بادبادکش بالاخره به هوا رفته و با ذوق می‌دود و از ته دل میخندد، حتی گاهی مثل کودک سه ساله ، میخندم.
خدایا این چیست که در من زنده شده است ؟!
فقط چشم هایم را بستم و نفسم را حبس کردم و به تو فکر کردم ، آه ، تو در من از خود دمیدی و مرا سرشار از ذوق و زیبایی کرده ای!

چقدر زیبا شده ام....
چون چشمه ای جوشیده از دل صحرا !
باورم نمیشود !
از یک تا ده ، چقدر فاصله بود که به تو رسیدم و باز هم پر از زیبایی شده ام انگار غنچه ای بودم که شکفته است !
و من میتوانم بعد از سالهای بسیار ، از احساس خود بنویسم !
چون پیری فرتوت و تکیه زده بر عصای خویش بودم که بادبادکم به هوا جست و من در جستجوی آنچه بوده ای ! از شعفِ بسیار میخواهم به دور خود بپیچم و سراسر وجودم را در آغوش بگیرم و نوازش کنم!
بسان کسی که عزیزش را در آغوش می‌گیرد و می‌نوازد !
آیا این ثروت نیست؟
آنچنان ببینم که تو را دیده ام.
آنچنان بشنوم که تو را شنیده ام !
آه ، تو چه هستی معبودم؟!
تو .... خودِ خود عشق هستی که به شدت بنده نواز است !
من فقط تو را میستایم و تنها به آغوش امن تو پناه می آورم که تو خدایی بسیاااار مهربان و عاشق هستی ، که من کمم، آنقدر کم که نمیتوانم تو را آنطور که شایسته ات هست بستایم !
آه مهربان خدایم ، مرا در آغوش بگیر .
یا حق الحق
#الهه_فاخته


#کلیپ #دلنوشته #خدا



@elahe_fakhteh
دیدگاه ها (۰)

من یک زنِ قوی هستم۱۸ سال است که تنها و مستقل زندگی میکنمبالا...

هر آنچه مرا به درد آورد مرا ساخت!باکی نیست اگر تنم به ذره ذر...

خوشحالی از ته دل تک تک دخترانم ، آرزوی من است.شاید رسالتم ای...

ببین رفیق!در عرش کبرایی خو نشسته ای و تمام خواستن ها و نخواس...

از کوفه بیرون رفتند و حضرت فرمودند چشمت را روی هم بگذار آن م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط