یک نفر دارد مرا هر دم هوایی می کند

یک نفر دارد مرا هر دَم هوایی می کند
عاشقم کرده ولی بی اعتنایی می کند
بی وفا با اینکه می داند دلم درگیر اوست
مثل یک بیگانه او از من جدایی می کند
دل به سودای کسی جز او نمی گوید سخن
در دلِ من او فقط فرمانروایی می کند
آرزو کردم بماند ،در کنار من نماند
من نمی دانم چرا او بی وفایی می کند
باوجود اینکه می آزارد این دل را ولی
دل مرا همواره سمتش رهنمایی می کند
چند روزی می شود از او ندارم یک خبر
غم درون سینه ام زور آزمایی می کند
شب که می آید دلم آرام می گیرد کمی
شب مرا در گیرِ حسی ماورایی می کند
آسمان هم صحبت ماه است و می خندد ولی
ماه من پس ای خدا کی رونمایی می کند
دیدگاه ها (۰)

تو با شیرین زبانی های من فرهاد بازی کندوباره لحظه های عاشقی ...

💜💜نبودنت من را به مرز"جنون"میبردتو هم كه اصلا فكرِ "آمدن" در...

حس قشنگیست وقتی ک میبینیدلبرت، دلبرانه میخندد ...و قشنگ تر ا...

عشق، مساحتمشخصی نداردگاهی به اندازه یکدل است وگاهیبه بزرگی ی...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

نامه ای برای احساساتم/پارت سوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط