تو با شیرین زبانی های من فرهاد بازی کن

تو با شیرین زبانی های من فرهاد بازی کن
دوباره لحظه های عاشقی را صحنه سازی کن

نگاهِ چون شرابت را بزودی کشف خواهم کرد
مرا با چشم خود مشهور تر از شخصِ رازی کن

نمک گیر نگاهت کرده ای ما را خدا را شکر
تو امشب با لب و موی رها مهمان نوازی کن

نگاهم در نگاه تو قصیده می سراید شب
عزیز من از این پس فکر شب های درازی کن

اگر آمد کسی پیشت سوال از عشقمان پرسید
بزن خود را به لالی_ یا_یَ_یو_یی لال بازی کن

دل ما خون شد از رقصیدن و ناز و اداهایت
کمی هم جای رقصت، ورزش نرم و هوازی کن
دیدگاه ها (۰)

💜💜نبودنت من را به مرز"جنون"میبردتو هم كه اصلا فكرِ "آمدن" در...

عاشقم من عطش جان تو را میخواهمبوسه از آن لب و دندان تو را می...

یک نفر دارد مرا هر دَم هوایی می کندعاشقم کرده ولی بی اعتنایی...

حس قشنگیست وقتی ک میبینیدلبرت، دلبرانه میخندد ...و قشنگ تر ا...

8:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویل بعد تمام شدن فی...

Lucky victim of Halloween night جوهر خون و آخرین نفس دختر و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط