گاهی چنانم که حتی اگر دوستت داشته باشم

گاهی چنانم که حتی اگر دوستت داشته باشم،
باز می‌گویم «ازت متنفرم»…
تنها چون دوستت دارم،
چون فکرِ تو از ذهنم بیرون نمی‌رود،
چون بی‌خواب می‌شوم از خیالِ آغوشِ تو،
چون نمی‌توانم خودم را از خواستنِ حضورت باز دارم.
هر بار که بهانه‌ای کوچک پیش می‌آید،
به یادِ تو می‌افتم و از خودم می‌رنجم.
از این که هرچه می‌کوشم از تو فاصله بگیرم،
باز مسیرم به سوی تو برمی‌گردد…
متنفرم از این ناتوانیِ شیرین،
از این که در برابرِ تو
هیچ قدرتی ندارم جز دوست داشتن.
—والنتین
دیدگاه ها (۰)

کاش می‌شد از خیال تو بگریزم. از عطرت، از صدایت، از تمام نفس‌...

من می‌توانم او را تنها با یک لمس شناسایی کنم، با یک بو؛ او ر...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

تقدیم با عشق خدمتِ باسعادتِ سرورم:🫀🌹مهم نیست که چه میشودمهم ...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط