نوشتم با همون رنگ بیخیال
نوشتم با همون رنگ "بیخیال":
بیخیالِ خوابهایی که پَریدهن
بیخیالِ جادههایی که بریدهن
بیخیالِ دل که با هر خاطره لرزید
با یه لبخند اومد و با گریه تپید
بیخیالِ دستهایی که رها شد
قولهایی که مثل سایه فنا شد
بیخیالِ شونههایی که نبودن
بیخیالِ خونههایی که کبودن
زندگی، ردّ قطاری بیصداست
هرچی موند از من و تو، نقشِ هواست
من هنوزم با تظاهر سر میکنم
با غم و لبخند، برابر میکنم
بیخیالِ لحظههایی که شکستم
بیخیالِ اسمهایی که نوشتم
بیخیال... اما چه سخت میشه گذشت
وقتی دنیا بیصدا بغضو گذاشت
قاصدک 💔
بیخیالِ خوابهایی که پَریدهن
بیخیالِ جادههایی که بریدهن
بیخیالِ دل که با هر خاطره لرزید
با یه لبخند اومد و با گریه تپید
بیخیالِ دستهایی که رها شد
قولهایی که مثل سایه فنا شد
بیخیالِ شونههایی که نبودن
بیخیالِ خونههایی که کبودن
زندگی، ردّ قطاری بیصداست
هرچی موند از من و تو، نقشِ هواست
من هنوزم با تظاهر سر میکنم
با غم و لبخند، برابر میکنم
بیخیالِ لحظههایی که شکستم
بیخیالِ اسمهایی که نوشتم
بیخیال... اما چه سخت میشه گذشت
وقتی دنیا بیصدا بغضو گذاشت
قاصدک 💔
- ۲.۰k
- ۰۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط