من اگر میدانستم زندگی دایرهایست که باید در آن چرخید و ر

من اگر می‌دانستم زندگی دایره‌ایست که باید در آن چرخید و رقصید و کامی از لذت‌هایش گرفت، هرگز نه می‌جنگیدم و نه کسی را از خود می‌رنجاندم و نه به هر اتفاق خوب، با تردید نگاه می‌کردم.
و شعور را مثل نان، جزء جدانشدنیِ رفتارم می‌دانستم و کمی به خودم و آدم‌های زندگی‌م فضا می‌دادم تا آزادانه دقیقه‌های بودن‌شان را آنطور که دل‌شان می‌خواهد زندگی کنند، نه آنطور که من می‌خواهم. 
و بطور قطع به آن‌هایی که درگیر حسد و بخل و کینه‌ بودند، اجازه‌ی حضور در زندگی‌م را نمی‌دادم.
من اگر می‌دانستم زندگی آفرینشِ فضایی سرخوشانه از بودن است، به تمام بایدها پشت می‌کردم و رها می‌شدم.
رها و رها و رها...

🌹🅰️
دیدگاه ها (۳)

از قوی بودن خسته‌ام، نیاز دارم کسی دستان لرزانم را بگیرد و ب...

•• کسی را می‌شناسی؟ چهره‌ی شاداب بفروشدبه یک بیمارِ افسرده ک...

در مندیوانه ای جا ماندهکه دست ازدوست داشتنت بر نمی‌دارد!با ت...

هرچیزی را نباید رها کرد به امید قسمتخود قسمت هم گاهیامیدش به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط