یک شب به دیدنت می آیم
یک شب به دیدنت می آیم
یک شب که ماه آن بالا نشسته و دورش ستاره ها جمع شده بودند و او لبخند، مهتابی اش را می ریخت روی زمین.
باید دوباره چشمهایت را تماشا کنم
دست هایت را ببوسم
و کمی سرم را روی شانه ات بگذارم.
این دل لامذهب سر و سامان که ندارد
دارد از فرط دلتنگی ات می ترکد.
...اما تو
#تاآنشب_فرابرسد_گاهی
#وفقط_گاهیبهمن_فکرکن...
امشب، از اون شبهاست که یهو دلتنگی هجوم میاره به آدم
#منمیهماهدارم
نمیدونم هنوزم میشه گفت ماهِ من یا نه؛
اما خب اون هنوزم تو یادِ من، تو ذهنِ من، ماهِ من میمونه...
⁰⁰:⁴⁰
19شهریورماهِ1401
#no_copi🚫
یک شب که ماه آن بالا نشسته و دورش ستاره ها جمع شده بودند و او لبخند، مهتابی اش را می ریخت روی زمین.
باید دوباره چشمهایت را تماشا کنم
دست هایت را ببوسم
و کمی سرم را روی شانه ات بگذارم.
این دل لامذهب سر و سامان که ندارد
دارد از فرط دلتنگی ات می ترکد.
...اما تو
#تاآنشب_فرابرسد_گاهی
#وفقط_گاهیبهمن_فکرکن...
امشب، از اون شبهاست که یهو دلتنگی هجوم میاره به آدم
#منمیهماهدارم
نمیدونم هنوزم میشه گفت ماهِ من یا نه؛
اما خب اون هنوزم تو یادِ من، تو ذهنِ من، ماهِ من میمونه...
⁰⁰:⁴⁰
19شهریورماهِ1401
#no_copi🚫
۷.۲k
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.