از نگاه کردن به عقربه های دقیقه شمار

از نگاه کردن به عقربه های دقیقه شمار

ساعت که خسته شوی، از لحظه های

تنهایی و بی همراهی که خسته شوی، از

بغض های فرو مانده در گلویت که خسته

شوی، از لبخندهای تلخ مصنوعی ات که

خسته شوی، از ترس های کودکانه

همیشگی ات که خسته شوی، از دلگیری

های مُدامت که خسته شوی، از چشم های

دل نگرانت که خسته شوی، از پاهای

خسته در راه مانده ات که خسته شوی، از

ناصبوری هایت که خسته شوی، از

نارفیقانت که خسته شوی، از دنیای بی

روحت که خسته شوی، از هجوم نامهربانی

های دنیا که خسته شوی، از آرزوهای

کالت که خسته شوی، اصلاً از دنیا که

“بریده” باشی، آن وقت دلت می خواهد

بروی یک جایی مثل حرم، بنشینی یک

جای دنج توی صحن؛ زل بزنی به تک تک

آدم هایی که نمی دانی چه روزگاری دارند،

زل بزنی به کبوترهایی که گاهی دلت می

خواهد جای آن ها باشی، زل بزنی به

آسمان آرامِ حرم و کلی عشق، مهربانی و

امید از آسمانش هدیه بگیری …

امام رضا جان دلتنگ مشهدت هستم


فقط گدای تو می شم
امام رضای خودم باش😥


آقاجون تو حرمت برای منم جا هست؟😥😔


#یا_امام_رضا_بطلب💔
دیدگاه ها (۶)

⭕ اشک‌های یک سردار......کجای دنیا یک سر لشکر نظامی یک عارف ح...

[•⛓♥️•]بہ مآدر قول دادهـ بود!!بر می گردد...چشـم‌مادر ڪہ‌بہ ا...

تا خون در رگ ماس😌خامنه ایی رهبر ماس😎✌🏻#رهبرانه#جانم_فدای_رهب...

༺🖤༻--مَن در این خَلوتِ خاموشِ سُکوتاگر از یادِ تو یادی نکنم،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط