شاهد بودهای

شاهد بوده‌ای،
لحظه‌ی تیغ نهادن بر گردن کبوتر را..؟

و آبی که پیش از آن
چه حریصانه و ابلهانه می‌نوشد پرنده؟

تو آن لحظه‌ای!

تو آن تیغی!

تو آن آبی!

من آن پرنده بودم...!

#سیدعلی‌صالحی
دیدگاه ها (۰)

پرسیدغم‌انگیزترین چیزیکه دیده‌ای چ چیزی بوده؟وپاسخ شنیدخودم ...

"آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟"ترسیده ای؟از كه؟...

لب تشنه‌ی تیغیم، بگو قاتل ما راکو آب؟ که شیرینیِ جان زد دلِ ...

گویی قمارخانه ی هیچ است روزگارهر بار شادمان شدم از بُرد ؛ با...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در زندگی لحظه ای فرا میرسد که سکوت دیگر نشانه ی توانایی و خر...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط