استوری عاشقانه من دوست دارم
تو این شهر به هر کی شبیه توئه
بهش بی اراده نگاه میکنم
میدونم که نزدیکِ من نیستی
میدونم دارم اشتباه میکنم
تو نیستی و من مثلِ دیوونه ها
دارم زیر بارون قدم میزنم
تو رو اونقدر از خدا خواستم
حواس خدا رَم بهم میزنم
#رضا_صادقی
نگاهم به انتهای خیابان بود.
به چهرههای بهت زدهای که
در دو سمت خیابان،
در اندیشه رفتنی دیگر بودند...
و سکوتی که با هیچ فریادی شکسته نمیشد!
به ردِ پایی که مرا جا گذاشته بود.
به سایهای که هر لحظه در چشمانم
ضعیفتر مینمود!
که گفتم دوستت دارم...
لال بودم و
زبانم دوستت دارم را از بر میخواند
گویا معجزهای بود
به نام عشق...
همه شنیدند
اِلّا تو...
✍ناشناس
بهش بی اراده نگاه میکنم
میدونم که نزدیکِ من نیستی
میدونم دارم اشتباه میکنم
تو نیستی و من مثلِ دیوونه ها
دارم زیر بارون قدم میزنم
تو رو اونقدر از خدا خواستم
حواس خدا رَم بهم میزنم
#رضا_صادقی
نگاهم به انتهای خیابان بود.
به چهرههای بهت زدهای که
در دو سمت خیابان،
در اندیشه رفتنی دیگر بودند...
و سکوتی که با هیچ فریادی شکسته نمیشد!
به ردِ پایی که مرا جا گذاشته بود.
به سایهای که هر لحظه در چشمانم
ضعیفتر مینمود!
که گفتم دوستت دارم...
لال بودم و
زبانم دوستت دارم را از بر میخواند
گویا معجزهای بود
به نام عشق...
همه شنیدند
اِلّا تو...
✍ناشناس
۱.۸k
۰۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.