ترجمه❕
ترجمه❕
بنگ چان: اولی! اکشن!
جونگین: این زن کیه؟ دیروز جلوی خونه ی ما بود!
هان: اوه... اون من بودم.. سلام! سلام میکنم! من دوست دختر هیوک هستم، هوانگ جونگ اوم. من توی اولین سال دبیرستان پونگا هستم(به سونگمین نگاه کرد) اوپا! من چیزبرگر میخام! من چیزبرگر میخاممم!
سونگمین: باشه، صبر کن...
هان: میدونی چیزبرگر دوس دارم! درسته؟ من دوتا پنیر روی برگرم میخام!
فلیکس: مشکل این زن چیه!(رفت)
سونگمین: دوست دخترمو دیدی! با هم خوبیم درسته؟ دیگه دنبالم نکن..
فلیکس: اوه درسته، چیزبرگرم!
بنگ چان:(درحال خندیدن)
لینو:(درحال نگاه کردن)
جونگین:(از جاش بلند شد) وای خدای من! من از بهترینیه دوست دخترت شگفت زده شدم! اما تو به جای من اونو انتخاب کردی؟! انتخابت....
هان: چی گفتی؟ من دارم عصبانی میشم!
جونگین: این احمقانس....
هان: چرا؟ میخای منو بزنی؟
جونگین: شما دوتا باهم دیگه خوشبگذره...
بنگ چان: اولی! اکشن!
جونگین: این زن کیه؟ دیروز جلوی خونه ی ما بود!
هان: اوه... اون من بودم.. سلام! سلام میکنم! من دوست دختر هیوک هستم، هوانگ جونگ اوم. من توی اولین سال دبیرستان پونگا هستم(به سونگمین نگاه کرد) اوپا! من چیزبرگر میخام! من چیزبرگر میخاممم!
سونگمین: باشه، صبر کن...
هان: میدونی چیزبرگر دوس دارم! درسته؟ من دوتا پنیر روی برگرم میخام!
فلیکس: مشکل این زن چیه!(رفت)
سونگمین: دوست دخترمو دیدی! با هم خوبیم درسته؟ دیگه دنبالم نکن..
فلیکس: اوه درسته، چیزبرگرم!
بنگ چان:(درحال خندیدن)
لینو:(درحال نگاه کردن)
جونگین:(از جاش بلند شد) وای خدای من! من از بهترینیه دوست دخترت شگفت زده شدم! اما تو به جای من اونو انتخاب کردی؟! انتخابت....
هان: چی گفتی؟ من دارم عصبانی میشم!
جونگین: این احمقانس....
هان: چرا؟ میخای منو بزنی؟
جونگین: شما دوتا باهم دیگه خوشبگذره...
۱۰.۶k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.