P: ⁹
(ویو کوک)
درحالی که دستگاهشو روشن میکرد گوشیش زنگ خورد
Taehyung: الو کوک
Jongkook: هوم؟
Taehyung: برنامه رو چیدی؟
Jongkook: کدوم برنامه؟
Taehyung: رزی!
Jongkook: اها اون.....اره فعلا چیزی نگفته
Taehyung: باید راضیش کنی تا باندمون به فنا نرفته
Jongkook: هه هیچکاری نمیتونه بکنه نگران نباش
Taehyung: اوه باشه، خدافظ
Jongkook: خدافظ
....: ار... ارباب من...خی...خیانت ن..نکردم*گریه*
Jongkook: خفه شووو حالا میفمهمی خیانت به من چه تاوانی داره!*کشتش*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jesoo: راستی...شوگا زندانه؟
Rosie: اوم
Jesoo: خب باید اون..اونو ازاد کنی
Jin: ر..رزی
Rosie:*جدی شد*خب بسه من کلی کار دارم
Jesoo: رزی خواهش میکنم*نگاه مظلوم*
Rosie:*نفس عمیقی کشید*نه!
Jin: رزی برای باندمون!
Rosie: چی میگی؟ کدوم باند؟ من مگه جواب.. صبر کن ببینم مگه تو...
Jesoo:عضو بانده!
Jin: رزی بیا برگردیم به باند!*قبلانا مافیا بودن*
Rosie: ولی.....
Jesoo: میدونم جونگکوک بهت گفته که باید استعفا بدی پس نگران نباش همچی خوب پیش میره
Rosie:*با تردید گفت*ب..باشه!
Jin: و حالا میمونه شوگا!
Rosie: هوفف فردا صبح پیشتع!
Jesoo:*لبخند زد*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رئیس پلیس: نه!
Rosie: چرااااا
رئیس پلیس: تو استعفا دادی! باید ازاینجابری!
Rosie: فقط یه لحظ...
رئیس پلیس:گفتم نه!*رفت*
Rosie:*پوزخنده ای زد و رفت سلول شوگا*
Rosie: ب..بیداری؟
Shoga:*خندع ای کرد*چیه
Rosie:*کیلیدو داد بهش*شیفتا عوض میشن سریع فرار کن!*بدو بدو رفت*
Shoga: دختر بیچاره! نمیدونع تا اخر هفته میمیره*قهقه*
خبببب میدونم کمهه ولی، درسا ولم نمیکنن قول میدم فردا ۲پارت بزارم گیلییی منتظر اتفاقای هیجان انگیز باشید
پایانش نه بده نه خوب،، امیدوارم حمایت کنین تا بیشتر پارت بزارم 🌷🌷💓
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.