من خیلی سعی کردم فراموشت کنم

__ من خیلی سعی کردم فراموشت کنم؛
سئول و فراموش کردم،
عینکت و فراموش کردم،
لباس های بچگونت رو فراموش کردم،
آدمای زندگیم رو فراموش کردم،
من هرچیزی که به تو ربط داشت رو فراموش کردم.. بجز خودت..
من خواستم تورو فراموش کنم اما ب جاش فراموش کردنت رو هم فراموش کردم..!

[ کیم تهیونگ، 17 سپتامبر 1991 -3>.!


#تهیونگ
#دزیره
دیدگاه ها (۱)

__ چیزی منظم تر از عقربه ثانیه شمار سراغ دارید؟ و با وجود ای...

__ به اندازه تموم اشکایی که ریختی و تموم دردایی که کشیدی دوس...

__ -حتی عمیق ترین غم ها هم نمیتونن هزار سال ادامه پیدا کنن، ...

قلب مرده ی تو قرار بود با قلب مریض من چیکار کنه..،؟! :)#دزیر...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط