گاهیوقتا اونقدر اوضاع به هم پیچیده میشه

گاهی‌وقتا اونقدر اوضاع به هم پیچیده می‌شه
که آدم دست تنها از پس غم و غصه‌ش بر نمیاد؛
اونجور وقتا همه نیاز دارن یکی باشه، حتی اگه
هیچ کاری‌ هم نکنه، فقط باشه که بشه
بهش تکیه کرد، باهاش حرف زد،
تو بغلش گریه کرد و وسط هی های
گریه کردن به دیوونه بازیاش خندید!
رفیق‌! تو که همیشه اینجور وقتا کنار من بودی
ازت بابت همه‌چیز ممنونم دیوونه:)
دیدگاه ها (۳)

بخند !آنقدر جانانه،که دل تمام ثانیه ها شاد شوداین نهایت مهرب...

در این سرزمینِ سوختهنه ایمانی مانده به احتمالِ شفا،نه پوزخند...

پشت کاجستان؛ برفبرف، یک دسته کلاغجاده یعنی غربتباد، آواز، مس...

با تو آفتابدر واپسین لحظاتِ روزِ یگانهبه ابدیت، لبخند می زند...

My angel (part 11)تکه ای از غذای مورد نظرت رو داخل دهانت قرا...

سناریو

پارت ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط