تک پارتی از یونگی
تک پارتی از یونگی
ا/ ت:+ یونگی:_
ویو ا/ ت
امروز واقعا روز کسل کننده ای بود از سرکار برگشتم و با همون لباسای سرکارم ولو شدم رو مبل
هعیش ، راحت شدم
بلاخره تابستوووووون
میتونم با یونگی کلی خوش بگذرونم
برم بیرون
بستنی بخوریم
با هم تا لنگ ظهر بخوابیم
وقتی که متوجه شدم با اون لباسام سریع از رو مبل بلند شدم تا لباسامو عوض کنم
وقتی که رفتم تو اتاق
با چیزی که اصلا در انتظارم نبود مواجه شدم
یونگی...
- سوپرایززززز ا/ تتتتتتت
و کلی گل رز ریخته بود رو من
خیلی تعجب کرده بودم
+ او... اوه... امروز تولدمه؟ ولی تاریخ تولدم امروز نیست
لبخند لثه ای کرد
او.... مای...... گاااد
قلبم یه ضربانو رد کرد
اون میدونست نقطه ضعف من اون لبخندشه:///
_ نه... به خاطر اینکه امروز روز اخر کاری مونه و دیگه تا اخر تابستون نمیریم سر کار, زودتر اومدم تا جشن بگیریم
+ ممنون
و بعدش با هم کیکو خوردیم
ا/ ت تو دلش : یونگی از اینکه اومدی تو زندگیم ممنونم
توی تمام سختی ها و افسردگی ها
با تو اشنا شدم
ازت ممنونم
بابت همه چیز :///
بفرمایید میخواستم دو پارتی کنم ولی تک پارتی شد
ا/ ت:+ یونگی:_
ویو ا/ ت
امروز واقعا روز کسل کننده ای بود از سرکار برگشتم و با همون لباسای سرکارم ولو شدم رو مبل
هعیش ، راحت شدم
بلاخره تابستوووووون
میتونم با یونگی کلی خوش بگذرونم
برم بیرون
بستنی بخوریم
با هم تا لنگ ظهر بخوابیم
وقتی که متوجه شدم با اون لباسام سریع از رو مبل بلند شدم تا لباسامو عوض کنم
وقتی که رفتم تو اتاق
با چیزی که اصلا در انتظارم نبود مواجه شدم
یونگی...
- سوپرایززززز ا/ تتتتتتت
و کلی گل رز ریخته بود رو من
خیلی تعجب کرده بودم
+ او... اوه... امروز تولدمه؟ ولی تاریخ تولدم امروز نیست
لبخند لثه ای کرد
او.... مای...... گاااد
قلبم یه ضربانو رد کرد
اون میدونست نقطه ضعف من اون لبخندشه:///
_ نه... به خاطر اینکه امروز روز اخر کاری مونه و دیگه تا اخر تابستون نمیریم سر کار, زودتر اومدم تا جشن بگیریم
+ ممنون
و بعدش با هم کیکو خوردیم
ا/ ت تو دلش : یونگی از اینکه اومدی تو زندگیم ممنونم
توی تمام سختی ها و افسردگی ها
با تو اشنا شدم
ازت ممنونم
بابت همه چیز :///
بفرمایید میخواستم دو پارتی کنم ولی تک پارتی شد
۵.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.