تو را هر لحظه میبارم به دامان غزل هایم

‍ تو را هر لحظه میبارم به دامان غزل هایم
کدامین واژه در چشمت زند زنجیر بر پایم

هجوم واژه ها در کوله ی دفتر تماشاییست
تبسم می کند گلواژه ها در قلب شیدایم

نسیمی با لطافت می سراید شعر اندامت
چه طوفانی زند خیمه میان چشم رسوایم

قلم از شوق رویت می نویسد می شود رقصان
چه غوغایی کند شعری کنار رقص رویایم

ترانه می شود آهنگ زیبای نگاه تو
بهاران را سرودی بر زمستان ، کرده برنایم

#عاشقانه
#خاص
دیدگاه ها (۰)

آسمان تار، زمین تور، خیابان تیر استآه این بیشه قدم‌گاهِ کدام...

ڪَاهی همه چیز را به‌حال‌خود رهاڪن و راه‌خودت را بروو در ڪَوش...

خوشم به وعده ی وصلت،به این وصال ِمحالرسیدنم به تو گرچه هزار ...

یا پای همان سفره که گفتی بنشانمیا بیشتر از پیش به پیشت نکشان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط