هیچ چیز ترسناک تر از هجوم ناگاه دوستت دارمی تازه و حقیقی
هیچ چیز ترسناک تر از هجوم ناگاه دوستت دارمی تازه و حقیقی نیست در هنگامه ای که به ناتوانیت در برابر دلدادگی پی برده ای و دریافته ای جانت آغشته است به عبارت مستمر تنهایی...
دوستت دارم تازه ای که از راه برسد و چنان شیرین باشد که دلت بخواهد ترک غار کنی و از نو دستهای دلت را بفرستی به طواف عطش...
گیاهان معطر در صحرای زندگیت برویند...
آغوش به روی حضرت خورشید وا کنی...
و باکی به دلت نباشد که عشق ، این آفتاب داغ برای آدم برفی دلتنگ سرنوشت خوشی به همراه نخواهد داشت ...
دوستت دارم تازه ای که از راه برسد و چنان شیرین باشد که دلت بخواهد ترک غار کنی و از نو دستهای دلت را بفرستی به طواف عطش...
گیاهان معطر در صحرای زندگیت برویند...
آغوش به روی حضرت خورشید وا کنی...
و باکی به دلت نباشد که عشق ، این آفتاب داغ برای آدم برفی دلتنگ سرنوشت خوشی به همراه نخواهد داشت ...
۱۳.۰k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.