پاهام تاوَل زَده بَس که هَمه کوچه،خیابونایِ شَهرو گَشتَم که ...

دَمِ غروبی دِلمون گرفته بود، هِی میگُفتیم یَعنی اونَم از کَل...

شما فِکر کُن شَب بآشه ،شونه به شونَش رآه میری ...دَستآشَم تو...

از صُبح یه گوشه مَغزَم اِبتهاج نِشَسته، سیگار میکشه و با هَر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط