#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت#پارت‌پانزدهم 🌿.خودم هم نه اشتهایی به خورد...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌چهاردهم🌿.که پدر با عصبانیت به میان ...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌سیزدهم🌿. در چشمان مادر بغض تلخی ته ...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌دوازدهم🌿.از صدای فریادهای ممتد پدر ...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌یازدهم🌿.باز هم صبر کردم، اما داخل ن...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌دهم🌿.صبح شنبه اول مهر ماه سال 91 فر...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌نهم🌿.خوب میدانستم که ابراهیم اصلا د...

#جان‌شیعہ‌‌اهل‌سنت #پارت‌هشتم🌿.و محمد هم به کمک مادر آمد و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط