انحنای روح منشانه‌های خسته‌ی غرور منتکیه‌گاه بی‌پناهی دلم شک...

بیا برگردیم به قدیم‌ترها..نه آنقدر دورکه توی قحطی زمان احمدش...

خدا همان قدر کهبه تو زیبایی دادهبه من صبر..به جُز من چه کسی ...

ساعتی بعد از رفتنت به کوچه می‌رومدر شهر پرسه می‌زنمبه عاشقان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط