ویو ا.ت
ویو ا.ت
صبح از خواب بلند شدم و رفتم حموم اومدم بیرون و کوک رو صدا زدم اما کوک خونه نبود
بهش زنگ زدم جواب داد
ا.ت: کوک
کوک : جانم
ا.ت : کجایی
صدای دختر میومد
کوک : من پیش دوستمم
ا.ت : باشه
قطع کردم از شماره تلفنش ردشو زدم سوار ماشینم شدم و و رفتم اونجا
زنگ در رو زدم یه دختره در رو باز کرد
دختره : شما ؟
ا.ت : کوک اینجاس آره؟
دختره : کوک ؟
کوک : بله
دختره : بیا ببین ایشون کیه
کوک : چی
رفتم دم در دیدم ا.ته
کوک : ا.ت توضیح میدم
ا.ت : دیگه دیره
با گریه سوار ماشینم شدم رفتم تو خونه ی خودم
ویو کوک
اون زنه تهیونگ بود حالا چیکار کنم
زنگ زدم به ا.ت
ا.ت : الو. با گریه
کوک : ا.ت اون دختره زن تهیونگ بود
ا.ت : کوک سریع بیا خونه ی من
کوک : باشه الان میام
رفتم خونه ا.ت
ا.ت : بیا
رفتم اتاقم کوکم اومد برگه های حامله گیم رو در آوردم نشونش دادم
ا.ت : کوک من حامله ام
کوک : چی ؟ خوشحال
ا.ت : اون دختره همه چیرو خراب کرد
کوک : یعنی چی ؟
ا.ت : میخوام بچه رو سقط کنم
کوک : ا.ت اون زن تهیونگ بود بخدا باهاش نسبتی ندارم
ا.ت : جونگ کوکا اما اون میتونه همه چیرو خراب کنه
کوک : دیگه پیش تهیونگ نمیرم
ا.ت : قول ؟
کوک : قول
حالا برام یه لیوان قهوه درست کن
ا.ت : باشه
رفتم براش قهوه درست کنم درست کردم داشتم میبردم اتاق سرم گیج رفت قهوه از دستم افتاد اما کوک منو گرفت
ا.ت : ولم کن برم قهوه ت رو درست کنم
کوک : نمیخوام
ا.ت : چرا
کوک: چون
محکم بغلش کردم
ا.ت
تو بغل جونگ کوک یهو سرم گیج رفت
کوک : پاشو بریم دکتر
ا.ت : نمیخوام خوبم
کوک : پاشو دورت بگردم
ا.ت : حالم خو...
کوک : خوب نیست
ا.ت : خوبم
کوک : پاشو بریم دکتر فدات شم
ا.ت : نمیخوام
کوک
بغلش کردم لباس تنش کرد بردمش تو ماشین رفتیم دکتر
تو راه پیاده شدم برای ا.ت آب بگیرم
که یهو صدای جیغ اومد رفتم سمت ماشین دیدم ا.ت تیر خورده
سریع از ماشین آوردمش بیرون تا بیمارستان پیاده دویدم بردمش پیش دکتر
دکتر : باید ببریمش اتاق عمل
کوک : دکتر حالش خوبه
دکتر : ببینیم خدا چی میخواد
" دو ساعت بعد "
دکتر : همسر خانم هوانگ ؟
کوک : بله خودمم
دکتر : خانم ا.ت برگشتن
کوک : مرسی دکتر فقط
دکتر : بچتون اتفاقی براش نیوفتاده
کوک : مرسی مرسی. با خوشحالی
دو ساعت بعد رفتم اتاق ا.ت بعد ۵ دقیقه چشاشو باز کرد
ا.ت : کوک
کوک : جانم
ا.ت : یه لیوان آب بهم میدی
کوک : آره کمکش کردم بلند شه و بعد که خورد کمکش کردم دراز بکشه
ادامه دارد
صبح از خواب بلند شدم و رفتم حموم اومدم بیرون و کوک رو صدا زدم اما کوک خونه نبود
بهش زنگ زدم جواب داد
ا.ت: کوک
کوک : جانم
ا.ت : کجایی
صدای دختر میومد
کوک : من پیش دوستمم
ا.ت : باشه
قطع کردم از شماره تلفنش ردشو زدم سوار ماشینم شدم و و رفتم اونجا
زنگ در رو زدم یه دختره در رو باز کرد
دختره : شما ؟
ا.ت : کوک اینجاس آره؟
دختره : کوک ؟
کوک : بله
دختره : بیا ببین ایشون کیه
کوک : چی
رفتم دم در دیدم ا.ته
کوک : ا.ت توضیح میدم
ا.ت : دیگه دیره
با گریه سوار ماشینم شدم رفتم تو خونه ی خودم
ویو کوک
اون زنه تهیونگ بود حالا چیکار کنم
زنگ زدم به ا.ت
ا.ت : الو. با گریه
کوک : ا.ت اون دختره زن تهیونگ بود
ا.ت : کوک سریع بیا خونه ی من
کوک : باشه الان میام
رفتم خونه ا.ت
ا.ت : بیا
رفتم اتاقم کوکم اومد برگه های حامله گیم رو در آوردم نشونش دادم
ا.ت : کوک من حامله ام
کوک : چی ؟ خوشحال
ا.ت : اون دختره همه چیرو خراب کرد
کوک : یعنی چی ؟
ا.ت : میخوام بچه رو سقط کنم
کوک : ا.ت اون زن تهیونگ بود بخدا باهاش نسبتی ندارم
ا.ت : جونگ کوکا اما اون میتونه همه چیرو خراب کنه
کوک : دیگه پیش تهیونگ نمیرم
ا.ت : قول ؟
کوک : قول
حالا برام یه لیوان قهوه درست کن
ا.ت : باشه
رفتم براش قهوه درست کنم درست کردم داشتم میبردم اتاق سرم گیج رفت قهوه از دستم افتاد اما کوک منو گرفت
ا.ت : ولم کن برم قهوه ت رو درست کنم
کوک : نمیخوام
ا.ت : چرا
کوک: چون
محکم بغلش کردم
ا.ت
تو بغل جونگ کوک یهو سرم گیج رفت
کوک : پاشو بریم دکتر
ا.ت : نمیخوام خوبم
کوک : پاشو دورت بگردم
ا.ت : حالم خو...
کوک : خوب نیست
ا.ت : خوبم
کوک : پاشو بریم دکتر فدات شم
ا.ت : نمیخوام
کوک
بغلش کردم لباس تنش کرد بردمش تو ماشین رفتیم دکتر
تو راه پیاده شدم برای ا.ت آب بگیرم
که یهو صدای جیغ اومد رفتم سمت ماشین دیدم ا.ت تیر خورده
سریع از ماشین آوردمش بیرون تا بیمارستان پیاده دویدم بردمش پیش دکتر
دکتر : باید ببریمش اتاق عمل
کوک : دکتر حالش خوبه
دکتر : ببینیم خدا چی میخواد
" دو ساعت بعد "
دکتر : همسر خانم هوانگ ؟
کوک : بله خودمم
دکتر : خانم ا.ت برگشتن
کوک : مرسی دکتر فقط
دکتر : بچتون اتفاقی براش نیوفتاده
کوک : مرسی مرسی. با خوشحالی
دو ساعت بعد رفتم اتاق ا.ت بعد ۵ دقیقه چشاشو باز کرد
ا.ت : کوک
کوک : جانم
ا.ت : یه لیوان آب بهم میدی
کوک : آره کمکش کردم بلند شه و بعد که خورد کمکش کردم دراز بکشه
ادامه دارد
۱۵.۴k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.