part
#part_118
#نازی
از اتاق که اومدم بیرون طاها هم از اتاق رها اومد بیرون و از خونه رفت
به سمت اتاق رها رفتم که دیدم رو تختش خوابیده
کنارش دراز کشیدم و صداش زدم تا بیدار شه
نازی-رها رها رهاااا
رها-هاااا
نازی-مرگ پاشو چقدر میخوابی؟
رها-ولم کن بابا
نازی-پاشو ببینم طاها تو اتاق تو چیکار میکرد؟
یهو مثل چی پرید بالا
رها-طاهااا؟کووو؟
نازی-چته رفتش
رها-اینجا بود؟
نازی-اره از اتاق تو اومد بیرون از خونم زد بیرون
رها-من که دیشب تو بالکن خوابیده بودم رو تخت چیکار میکنم؟
نازی-اسکل تو بالکن؟
رها-طاها چرا دیشب اومد اینجا؟
نازی-حتما به خاطر دلسا
رها-دلساااا؟
نازی-اره دیشب رسید اینجا چون جا نبود رفت پیش طاها،طاهام حتما برای همین اومد پیش تو
یه لبخد اومد رو لبای رها
نازی-ببین میدونم حست نسبت به طاها واقعیه پس بیا لجبازی بزار کنار...بجنگ برای کسی که دوسش داری این دفعه باید به دلسا بفهمونی طاها مال توعه دیگه حق نداره بهش نزدیک شه
رها-به دلسا فهموندم خانوادم چیکار کنم؟
نازی-تو میتونی انقدر رومخ و پرویی هرکاری که عشقت بکشه میکنه به کسیم محل خر نمیدی
زد زیر خنده
رها-اره اصلا مهم نیست طاها منو میخواد یا نه فقط این مهمه که من میخوامش پس باید با من باشه
یکی زدم پس گردنش
نازی-آهان این شد رهای کله خر من که حرف بقیه به پشمشم نیس چیه یه مدت لوس شده بودی هرچی میشد میکشیدی عقب؟
رها-حجی خر بودم آدم شدم دیگه
نازی-آدم که نمیشی اما امیدوارم یکم از شدت خر شدنت کم شده باشه
رها-گوه نخور
نازی-جرررر
#شکلات_تلخ
#نازی
از اتاق که اومدم بیرون طاها هم از اتاق رها اومد بیرون و از خونه رفت
به سمت اتاق رها رفتم که دیدم رو تختش خوابیده
کنارش دراز کشیدم و صداش زدم تا بیدار شه
نازی-رها رها رهاااا
رها-هاااا
نازی-مرگ پاشو چقدر میخوابی؟
رها-ولم کن بابا
نازی-پاشو ببینم طاها تو اتاق تو چیکار میکرد؟
یهو مثل چی پرید بالا
رها-طاهااا؟کووو؟
نازی-چته رفتش
رها-اینجا بود؟
نازی-اره از اتاق تو اومد بیرون از خونم زد بیرون
رها-من که دیشب تو بالکن خوابیده بودم رو تخت چیکار میکنم؟
نازی-اسکل تو بالکن؟
رها-طاها چرا دیشب اومد اینجا؟
نازی-حتما به خاطر دلسا
رها-دلساااا؟
نازی-اره دیشب رسید اینجا چون جا نبود رفت پیش طاها،طاهام حتما برای همین اومد پیش تو
یه لبخد اومد رو لبای رها
نازی-ببین میدونم حست نسبت به طاها واقعیه پس بیا لجبازی بزار کنار...بجنگ برای کسی که دوسش داری این دفعه باید به دلسا بفهمونی طاها مال توعه دیگه حق نداره بهش نزدیک شه
رها-به دلسا فهموندم خانوادم چیکار کنم؟
نازی-تو میتونی انقدر رومخ و پرویی هرکاری که عشقت بکشه میکنه به کسیم محل خر نمیدی
زد زیر خنده
رها-اره اصلا مهم نیست طاها منو میخواد یا نه فقط این مهمه که من میخوامش پس باید با من باشه
یکی زدم پس گردنش
نازی-آهان این شد رهای کله خر من که حرف بقیه به پشمشم نیس چیه یه مدت لوس شده بودی هرچی میشد میکشیدی عقب؟
رها-حجی خر بودم آدم شدم دیگه
نازی-آدم که نمیشی اما امیدوارم یکم از شدت خر شدنت کم شده باشه
رها-گوه نخور
نازی-جرررر
#شکلات_تلخ
- ۳۳.۳k
- ۰۷ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط