خواهری هنوز که هنوزه

خواهری هنوز که هنوزه
بعد این همه روز که نبودی
حسرت همه شبهام
حسرت تک تک لحظه هام
حسرت تک تک نفسهام
اینه که جای تو بودم
اینه که جای تو میمردم
اینه که من جای تو الان زیر خاک بودم
من اینجا کاری ندارم
کسی منتظرم نیست
ولی تو کلی کار نصفه داری
کلی آدم با رفتن تو زندگیشون پاشید از هم
کاش جامون عوض میشد
کاش الان که چشامو بستم خدا تو یه چشم بهم زدن جامونو عوض میکرد
کاش خدا یکم به حرفم گوش میداد
کاش حداقل منم میاورد پیش تو
کاش حداقل خدا حرف منو میفهید
کاش
...
دیدگاه ها (۲۰)

یه سکوتی هم هس که واسه بعد از شنیدن یه سری حرفاییه که نباید ...

سلام ای غروب غریبانه دلسلام ای طلوع سحرگاه رفتنسلام ای غم لح...

چیزی که قراره سرت بیاد میادتو نمیتونی تغییرش بدیتو هیچ قدرتی...

من یه آدم کم حرفم سکوت و ترجیح میدماز حرف اضافی بدم میاداز ت...

چندشاتی جونگکوک(پارت۱)

پارت دوم رمان عشق اجباری

آبنبات تلخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط