همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³³ )
همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³³ )
جونگ کوک کنار تخت در حالی که یکی از دست های ا/ت رو در دست داشت، به خواب رفته بود
ا/ت با دیدنش کمی شوک شده بود
و با جیغی که کشید به دیگران هم فهموند که چقدر شوک شده
جونگ کوک با جیغی که ا/ت کشید ترسی به جونش افتاد و سریعا چشماشو باز کرد و به اطراف نگاه کرد
چشماش از ترس و شوک این جیغ، کاملا درشت شده بودن
به ا/ت نگاهی کرد
و متوجه شد که دلیل جیغش نه تنها اون مکان نبوده
بلکه دیدن جونگ کوک هم بوده
براش سخت بود توی اون سن وقتی از. خواب بلند میشه،
کنارش پسری باشه
مخصوصا وقتی دستشو گرفته باشه و به خواب رفته باشه
+ ت..توی..عوضی...دیشب...با...م...من...کاری که...نکردی!
کردی؟؟؟؟؟
ا/ت درحالی که از روی تخت بلند شده بود و هرلحظه درحال دور شدن و به دیوار نزدیک تر شدن این رو پرسید
ترس توی چشماش پیدا بود
اینکه چقدر نگران این بود که شب وقتی که مست بوده اتفاقی افتاده باشه...
_هی تو ، من دیشب نجاتت دادم!
و حالا تو اینجوری با من برخورد میکنی و اینجوری صبحمو بهم میریزی؟؟؟
جای تشکر کردن بخاطر اینکه نذاشتم اون عوضی بلایی سرت بیاره، اینجوری باهام صحبت میکنی؟؟؟
اگر بلایی سرت اورده بودم و کاری باهات کرده بودم ،
چرا خودم پایین خوابیدم؟؟
اگر بلایی سرت اوردم چرا لباسات حتی بهشون دست هم نخورده؟؟
جونگ کوک تمام این حرفا رو با عصبانیت خاصی گفت
نه که خیلی زیاد داد بزنه
اما صداشو برای ا/ت یکم بلند کرده بود
ا/ت کمی فکر کرد
و دید حق با پسرکه
اون پسر بلایی سر ا/ت نیاورده،
و همین جای شکر داره
+من..عذر میخوام..وقتی از خواب بلند شدم و با تو روبرو شدم و یا دیدم که توی خونه ی خودم نیستم،
یکم شوک شدم، عذر میخوام
امیدوارم درک کنید
و خب بخاطر این لطفی که در حقم کردین
منظورم اینه که نذاشتین اون مرد بلایی سرم بیاره و یا گذاشتین شب اینجا بمونم، خیلی ممنونم
_گذاشتم شب اینجا بمونی، چون نمیدونستم خونت کجاست و باید کجا ببرمت!
وگرنه دلیل دیگه ای نداره
این جمله رو جونگ کوک درحالی گفت که دستاشو به هم قفل کرده بود و به ا/ت خیره شده بود
+او..پس..بازم ازتون ممنونم..
ا/ت کمی فکر کرد و الان تازه داشت یادش میومد...
اون بوسه و اینکه به اون پسر گفت که جونگ کوک دوست پسرشه..
گونه هاس از خجالت سرخ شدن و حالا حتی نمیتونست توی روش نگاه کنه
_و خب حالا چطور قراره لطفی که بهت کردم رو جبران کنی؟؟-پوزخند
+منظورت...چیه؟؟
جونگ کوک کنار تخت در حالی که یکی از دست های ا/ت رو در دست داشت، به خواب رفته بود
ا/ت با دیدنش کمی شوک شده بود
و با جیغی که کشید به دیگران هم فهموند که چقدر شوک شده
جونگ کوک با جیغی که ا/ت کشید ترسی به جونش افتاد و سریعا چشماشو باز کرد و به اطراف نگاه کرد
چشماش از ترس و شوک این جیغ، کاملا درشت شده بودن
به ا/ت نگاهی کرد
و متوجه شد که دلیل جیغش نه تنها اون مکان نبوده
بلکه دیدن جونگ کوک هم بوده
براش سخت بود توی اون سن وقتی از. خواب بلند میشه،
کنارش پسری باشه
مخصوصا وقتی دستشو گرفته باشه و به خواب رفته باشه
+ ت..توی..عوضی...دیشب...با...م...من...کاری که...نکردی!
کردی؟؟؟؟؟
ا/ت درحالی که از روی تخت بلند شده بود و هرلحظه درحال دور شدن و به دیوار نزدیک تر شدن این رو پرسید
ترس توی چشماش پیدا بود
اینکه چقدر نگران این بود که شب وقتی که مست بوده اتفاقی افتاده باشه...
_هی تو ، من دیشب نجاتت دادم!
و حالا تو اینجوری با من برخورد میکنی و اینجوری صبحمو بهم میریزی؟؟؟
جای تشکر کردن بخاطر اینکه نذاشتم اون عوضی بلایی سرت بیاره، اینجوری باهام صحبت میکنی؟؟؟
اگر بلایی سرت اورده بودم و کاری باهات کرده بودم ،
چرا خودم پایین خوابیدم؟؟
اگر بلایی سرت اوردم چرا لباسات حتی بهشون دست هم نخورده؟؟
جونگ کوک تمام این حرفا رو با عصبانیت خاصی گفت
نه که خیلی زیاد داد بزنه
اما صداشو برای ا/ت یکم بلند کرده بود
ا/ت کمی فکر کرد
و دید حق با پسرکه
اون پسر بلایی سر ا/ت نیاورده،
و همین جای شکر داره
+من..عذر میخوام..وقتی از خواب بلند شدم و با تو روبرو شدم و یا دیدم که توی خونه ی خودم نیستم،
یکم شوک شدم، عذر میخوام
امیدوارم درک کنید
و خب بخاطر این لطفی که در حقم کردین
منظورم اینه که نذاشتین اون مرد بلایی سرم بیاره و یا گذاشتین شب اینجا بمونم، خیلی ممنونم
_گذاشتم شب اینجا بمونی، چون نمیدونستم خونت کجاست و باید کجا ببرمت!
وگرنه دلیل دیگه ای نداره
این جمله رو جونگ کوک درحالی گفت که دستاشو به هم قفل کرده بود و به ا/ت خیره شده بود
+او..پس..بازم ازتون ممنونم..
ا/ت کمی فکر کرد و الان تازه داشت یادش میومد...
اون بوسه و اینکه به اون پسر گفت که جونگ کوک دوست پسرشه..
گونه هاس از خجالت سرخ شدن و حالا حتی نمیتونست توی روش نگاه کنه
_و خب حالا چطور قراره لطفی که بهت کردم رو جبران کنی؟؟-پوزخند
+منظورت...چیه؟؟
۷.۶k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.