✯love in hate✯
✯love in hate✯
پارت۲۶
ته ویو
توی جنگل کناره رودخونه نشسته بودم ...جیمین خیلی عوض شدع..چرا انقد به میسو اهمیت میده..ینی باهاش قرار میزاره؟...شایدم عاشقش شده..ساعتو نگا کردم ۸بود پاشدم حرکت کردم سمت اردوگاه پیشه بقیه
بالاخره رسیدم میخواستم برم تو چادر که یه لحظه چشمم به دونفر افتاد..میسو و کوک بودن؟؟؟امکان نداره چشام اشتباه میبینه...باهم قرار میزارن؟؟؟..مغزم هنگ کرده بود..
.
.
لباشو گذاشت رو لبام..بعد چند مین جدا شد..
+چی..کار میکنی
×آ..متاسفم
+متاسفی؟متاسفه..چرا؟؟اصن تاسفت به چه درد من میخوره
×خب راستش..
€از چادرا بیاین بیرونننن....پدصگا معلوم نیست چه غلطی میکنن اون تو که همیشه خدا تو چادران..شما دوتا
+×ما؟
€الان وقت اینکاراس؟؟
×+کدوم کار
+نکنه دیدمون(جوری که فقط کوک بشنوه)
×صد در صد
+داد نزن..(و همچنان جوریکه کوک بشنوه)
×چشمم
+میگم داد نزن (و همچنان)
×باشه
+زهره مار میگم خفه شو(و همچنان)
€چی هی پچ پچ میکنین؟؟؟تو گوشی حرف میزنین؟؟کارتون خیلی بی ادبیهه اخه الان وقت این کاراس؟؟؟
×هیونگ
€زهره شتر و هیونگ
+خب اونجوری که فک میکنین نیست
€پس چجوریه؟بجا اینکه اتیشو روشن کنین وایسادین نگا من میکنین
+ینی چیزی ندیدین؟
€چی مثلا؟
+هوففف
×اینکه من میسو رو بو..
نزاشتم ادامه حرفشو بزنه و زدم تو زانوش که افتاد زمین
×اخخ
€بسه..برین اتیشو روشن کنین
+چشم
کوک اتیشو روشن کرد و کم کم همه اومدن بیرون..دور اتیش نشسته بودیم که یکی از بچه ها گیتار اورد..
پارت۲۶
ته ویو
توی جنگل کناره رودخونه نشسته بودم ...جیمین خیلی عوض شدع..چرا انقد به میسو اهمیت میده..ینی باهاش قرار میزاره؟...شایدم عاشقش شده..ساعتو نگا کردم ۸بود پاشدم حرکت کردم سمت اردوگاه پیشه بقیه
بالاخره رسیدم میخواستم برم تو چادر که یه لحظه چشمم به دونفر افتاد..میسو و کوک بودن؟؟؟امکان نداره چشام اشتباه میبینه...باهم قرار میزارن؟؟؟..مغزم هنگ کرده بود..
.
.
لباشو گذاشت رو لبام..بعد چند مین جدا شد..
+چی..کار میکنی
×آ..متاسفم
+متاسفی؟متاسفه..چرا؟؟اصن تاسفت به چه درد من میخوره
×خب راستش..
€از چادرا بیاین بیرونننن....پدصگا معلوم نیست چه غلطی میکنن اون تو که همیشه خدا تو چادران..شما دوتا
+×ما؟
€الان وقت اینکاراس؟؟
×+کدوم کار
+نکنه دیدمون(جوری که فقط کوک بشنوه)
×صد در صد
+داد نزن..(و همچنان جوریکه کوک بشنوه)
×چشمم
+میگم داد نزن (و همچنان)
×باشه
+زهره مار میگم خفه شو(و همچنان)
€چی هی پچ پچ میکنین؟؟؟تو گوشی حرف میزنین؟؟کارتون خیلی بی ادبیهه اخه الان وقت این کاراس؟؟؟
×هیونگ
€زهره شتر و هیونگ
+خب اونجوری که فک میکنین نیست
€پس چجوریه؟بجا اینکه اتیشو روشن کنین وایسادین نگا من میکنین
+ینی چیزی ندیدین؟
€چی مثلا؟
+هوففف
×اینکه من میسو رو بو..
نزاشتم ادامه حرفشو بزنه و زدم تو زانوش که افتاد زمین
×اخخ
€بسه..برین اتیشو روشن کنین
+چشم
کوک اتیشو روشن کرد و کم کم همه اومدن بیرون..دور اتیش نشسته بودیم که یکی از بچه ها گیتار اورد..
۹.۱k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.