که احساس کردم چیزی روی شونمه نگاه کردم ات به کیوت ترین حا
که احساس کردم چیزی روی شونمه نگاه کردم ات به کیوت ترین حالت ممکن خوابیده بود وای خوشملهههههه چقدره کیوتعع سعی میکردم خودمو کنترل کنم اما ات بشدت کیوت بود نفس هامو کوتاه تر کردم تا راحت تر بخوابه رسیدیم خونه آت هنوز خواب بود براید بغلش کردم و آروم گذاشتمش رو تخت که بیدار شد
ات:چیزی شده ؟
کوک: نه فقط خواب بودی اوردمت تو اتاق
ات:آها ممنونم
ویو ات :
بلند شدم کارای قبل خوابمو کردم موهامو شونه کردم مسواک زدم و آروم خوابیدم رو تخت پتو رو روی خودم کشیدم .!
و سعی میکردم بخوابم .که با پایین و بالا رفتن تخت متوجه آمدن کوک شدم ولی خیلی خوابم میومد و خوابیدم.نصف شب بود بیدار شدم که دیدم کوک منو بغل کرده و سرشو روی سینم گذاشته و دستش دوره کمرم وایییی ارمیا حق دارن روش کراش بزنن چقدر گوگولیع خرگوش عضله اییی آروم باش ات .منم دستمو روی کمرش گذاشتم و دیگ سعی میکردم بخوابم و سیاهی !
ویو کوک:
از خواب بیدار شدم و با صحنه ای که دیدم برگام ریخت من سرمو روی سینه ات گذاشته بودم و بغلش کرده بودم و اونم کمره منو گرفته بود ذوقققققق
خدایا شکرت
سعی میکردم آروم از توی بغلش دربیام که گفت
ات:........
دیگ شرطی نمیزارم هرموقع تونستم براتون پست میزارم
ات:چیزی شده ؟
کوک: نه فقط خواب بودی اوردمت تو اتاق
ات:آها ممنونم
ویو ات :
بلند شدم کارای قبل خوابمو کردم موهامو شونه کردم مسواک زدم و آروم خوابیدم رو تخت پتو رو روی خودم کشیدم .!
و سعی میکردم بخوابم .که با پایین و بالا رفتن تخت متوجه آمدن کوک شدم ولی خیلی خوابم میومد و خوابیدم.نصف شب بود بیدار شدم که دیدم کوک منو بغل کرده و سرشو روی سینم گذاشته و دستش دوره کمرم وایییی ارمیا حق دارن روش کراش بزنن چقدر گوگولیع خرگوش عضله اییی آروم باش ات .منم دستمو روی کمرش گذاشتم و دیگ سعی میکردم بخوابم و سیاهی !
ویو کوک:
از خواب بیدار شدم و با صحنه ای که دیدم برگام ریخت من سرمو روی سینه ات گذاشته بودم و بغلش کرده بودم و اونم کمره منو گرفته بود ذوقققققق
خدایا شکرت
سعی میکردم آروم از توی بغلش دربیام که گفت
ات:........
دیگ شرطی نمیزارم هرموقع تونستم براتون پست میزارم
۸.۹k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.