اشتباه خاص!
اشتباه خاص!
پارت¹⁴
-:یه طور کیوت شده بود ک خواست پسر رو یه لقمه کنه...سریع نگاهشو ب یه سمت دیگه داد..و ازش فاصله گرفت..
بعد چند دیقه یه دکتر و ندیمه ای وارد اتاق شدن..
+:واسه چی دکتر اومده؟
دکتر:ب احترام مرد تعظیمی کرد و نزدیک شد:آقای کیم!..درخدمتم چکاری میتونم براتون کنم؟
-:با صورتی خالی از احساس ب دکتر چشم دوخت:ایشون..پاشون بخاطر ضربه محکمی..کبود شده..میتونید درمانش کنین؟
دکتر:با نگاهی ب پاهای پسر لب زد و نزدیک شد پاش رو ب آرومی نگه داشت..:ظاهرا اون ضربه خیلی قوی بوده!..فک میکنم پاشون مو برداشته!..
+:ع..عاای..یواش مگه پای حیوونه ک اینقد محکم گرفتی؟!
دکتر:از این کولی بازی جونگکوک خندش گرفته بود...
آقای کیم نیاز هست ک پاشون رو گچ بگیریم!
-:گچ؟
+:گچچچ؟؟
دکتر:بله گچ!..پس من میرم کیفم رو بیارم...بلند شد و از اتاق خارج شد...
-:ب سرعت ب سمت پسر اومد...این کولی بازیا چیه؟..
+:خب درد داره!
-:عه؟!..درد واقعی رو نشونت بدم؟
+:اره!
-:با نگاهی خمار ب سمت لب خوشفرمش اومد..ب دندون گرفتن یه همچین لبی..*جووون😂😔🎀*..واقعا حس عالی ای بهش میداد...اروم دستشو ب سمت گوشه صورت پسرش برد..
با کنترل بیشتر و با درد بیشتر میبوسیدش..
+:با کمال تعجب فقط داشت نگاش میکرد..و مزه ی خون رو توی دهنش حس میکرد..متوجه شد..این درد هر لحظه داره بیشتر میشه..
ولی یه طوری گرفته بودش ک هیج تکونی نمیتونست بخوره فقط با مشتای کوچیکش میزد ب قفسه سینه ی مرد..
تا بلکه بس کنه..هر دادی ک میزد زیر اون بوسیدن خفه میشد..
اگه دکتر میومد چی؟..اگه ندیمه ای میومد چی؟؟..
تا بعد از چند دیقه ولش کرد..مرد با خماری ولی پسر با عصبانیت:معلوم هست چه غلطی میکنی؟؟..اگه کسی مارو میدید چی؟؟!..چرا اینقد غیرقابل درکی؟..
-:با ریلکسی روی تخت نشسته بود وب ا خودش حرف میزد:خوشمزه بود...مزه ی..توت فرنگی میداد!..
+:هیی..معلوم هست با خودت چی میگی مردک؟؟..
-:همین ک نکردمت برو شکر کن!..اما..
...
به به..عجب پارتی..اما این تازه اولاشه..خون بدلتون میکنم:>>>
⁷ کامنت
¹⁷ لایک!
پارت¹⁴
-:یه طور کیوت شده بود ک خواست پسر رو یه لقمه کنه...سریع نگاهشو ب یه سمت دیگه داد..و ازش فاصله گرفت..
بعد چند دیقه یه دکتر و ندیمه ای وارد اتاق شدن..
+:واسه چی دکتر اومده؟
دکتر:ب احترام مرد تعظیمی کرد و نزدیک شد:آقای کیم!..درخدمتم چکاری میتونم براتون کنم؟
-:با صورتی خالی از احساس ب دکتر چشم دوخت:ایشون..پاشون بخاطر ضربه محکمی..کبود شده..میتونید درمانش کنین؟
دکتر:با نگاهی ب پاهای پسر لب زد و نزدیک شد پاش رو ب آرومی نگه داشت..:ظاهرا اون ضربه خیلی قوی بوده!..فک میکنم پاشون مو برداشته!..
+:ع..عاای..یواش مگه پای حیوونه ک اینقد محکم گرفتی؟!
دکتر:از این کولی بازی جونگکوک خندش گرفته بود...
آقای کیم نیاز هست ک پاشون رو گچ بگیریم!
-:گچ؟
+:گچچچ؟؟
دکتر:بله گچ!..پس من میرم کیفم رو بیارم...بلند شد و از اتاق خارج شد...
-:ب سرعت ب سمت پسر اومد...این کولی بازیا چیه؟..
+:خب درد داره!
-:عه؟!..درد واقعی رو نشونت بدم؟
+:اره!
-:با نگاهی خمار ب سمت لب خوشفرمش اومد..ب دندون گرفتن یه همچین لبی..*جووون😂😔🎀*..واقعا حس عالی ای بهش میداد...اروم دستشو ب سمت گوشه صورت پسرش برد..
با کنترل بیشتر و با درد بیشتر میبوسیدش..
+:با کمال تعجب فقط داشت نگاش میکرد..و مزه ی خون رو توی دهنش حس میکرد..متوجه شد..این درد هر لحظه داره بیشتر میشه..
ولی یه طوری گرفته بودش ک هیج تکونی نمیتونست بخوره فقط با مشتای کوچیکش میزد ب قفسه سینه ی مرد..
تا بلکه بس کنه..هر دادی ک میزد زیر اون بوسیدن خفه میشد..
اگه دکتر میومد چی؟..اگه ندیمه ای میومد چی؟؟..
تا بعد از چند دیقه ولش کرد..مرد با خماری ولی پسر با عصبانیت:معلوم هست چه غلطی میکنی؟؟..اگه کسی مارو میدید چی؟؟!..چرا اینقد غیرقابل درکی؟..
-:با ریلکسی روی تخت نشسته بود وب ا خودش حرف میزد:خوشمزه بود...مزه ی..توت فرنگی میداد!..
+:هیی..معلوم هست با خودت چی میگی مردک؟؟..
-:همین ک نکردمت برو شکر کن!..اما..
...
به به..عجب پارتی..اما این تازه اولاشه..خون بدلتون میکنم:>>>
⁷ کامنت
¹⁷ لایک!
۷.۸k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.