جرقه عشق پارت ۳۲
رفت اشک تو چشمام جمع شد من:ای جان😢 یه نگاه به جونگ کوک کرد جونگ کوک زبون درازی کرد و اونم اخم کرد رفت سمت جونگ کوک زد تو صورتش (مطمئنید پسر بود دختر نبود😐😂😂😂) کوک:واااا توله سگ تلب کاره انگار😐😂 یه نگاه کرد فهمید گریم گرفته بعد اومد نزدیکم منو گرفت تو بغلش من:سوفیا ببینمت بعد اشکامو پاک کردم و نگاش کردم کوک:داری گریه میکنی من:نه خوب فقط وقتی بغلم کرد گریم گرفت کوک:من فدای اشکات بشم انگار بچه دوست داری من:آره خیلی اونم پسر کوک:آخی بیا تو بغلم ولی انگار با من مشکل داشت چون اومد زد تو صورتم شپلق😐 من زدم زیر خنده اونم خندید کوک:از تو خوشش اومده بود فسقل بچه من:حتما از زبون درازی خوشش نمیومد کوک:خوب چرا میزنه😐😂 من:بچس خوب بفهم😐😂 کوک:عاا خندیدی من:واقعا خیلی باحال بود کوک:چی کتک خوردن من از یه بچه فسقلی من:آره🤣🤣🤣🤣 کوک:لعنتی یکم بعد دیدیم ستارها اومدن بیرون من:وایی جونگ کوک ستارها کوک:بلخره در اومدن بعد تکیه دادم به کتفش و آسمونو نگاه میکرد انگوشتمو گرفتم بالا انگار شبی قلب بود دستمو کشیدم دیدم جونگ کوکم اومد از اونطرف کشید بعد به هم وصل شد انگوشتامون من:چقدر قشنگ کوک:آره برای ما من:آره دستمو گرفتم رو هوا دور یه ستاره میچرخوندم که جونگ کوک دستمو گرفت منم بهش نگاه کردم نگاهمون افتاد روهم بعد جونگ کوک دستمو گرفت سمت قلبش قلبش تند تند میزد کوک:حس میکنی من:آره کوک:سوفیا این فقط مال تو میزنه الان که پیشمی تند تند میزنه جوری که حس میکنم میخواد بزنه بیرون ولی اون موقع ها که نبودی عشقم فکر میکردم قلبی ندارم چون نمیزد بعد پاهاشو انداخت دورم و بیشتر نزدیک شد قشنگ توهم بودیم(توهم اینه خرس تنبل میچسبن به تنه درخت یه موقع هایی میچسبن به هم😐😂😂😂😂🤣) بعد دستشو گذاشت رو صورت سمت چپم و صورتمو میمالید منم دستشو گرفتم کوک:یکی یدونم خانومم نفسم عشقم صورتشو نزدیک صورتم کرد و لباشو همون موقع گذاشت رو لبام یه مک کوچولو زد بعد جدا شد کوک:دوست دارم من:منم دوست دارم کوک:حاضرمم بخاطرت زندگیمو فدا کنمو جونمم بدم من:منم بخاطرت جونمم میدم بعد با دستاش محکم گرفتم بعد بغلش کردم اونم سرشو تو موهام میبرد و گردنمو بوس میکرد کوک:من با این موهات نفس میکشم دیگه دست بهشون نزن من:باشه بعد دستشو رو موهام میکشیدو نوازش میکرد بعد سرمو از تو بغلش آوردم بیرون ولی تو بغلش بودم دستمو رو صورتش میکشیدم به چشماهم و لبای هم نگاه میکردیم کوک:سوفیا من دیگه نمی تونم دوریتو تحمل کنم از این به بعد پیشم باش کنارم باش نزار دوریت باعث بشه قلبم کار نکنه من:باشه کنارت میمونم تا پای مرگم میمونم کوک:پس باهام ازدواج کن من:چی کوک:باهام ازدواج کن بعد یه لبخند زدم من:باشه کوک:میکنی ازدواج میکنی من:آره
۱۶.۳k
۰۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.